Die Flinte ins Korn werfen
Die Flinte ins Korn werfen
اسلحه شکاری را در گندم زار انداختن
Zu früh aufgeben, sich entmutigen lassen
پیشاپیش ناامید شدن ، به دل خود هول و هراس بندازه
می تواند همچنین معنی کم آوردن را بدهد ، مثل اینکه کسی از انجام کاری نا امید شده باشد و ما به او بگوییم تو نبیاید کم بیاری ، نباید جلو جلو تسلیم بشی
Juna: Vielleicht fahre ich doch wieder nach Spanien zurück. Ich glaube, die Aufnahmeprüfung für das Studienkolleg schaffe ich nie
یونا : شاید من برگردم دوباره به اسپانیا ، فکر میکنم آزمون ورودی ( کنکور ) برای کالج را عمراً موفق بشم ( قبول بشم )
!Ernesto: Komm, so schnell musst du nicht die Flinte ins Korn werfen. Wir alle helfen dir. Du schaffst es
ارنِستو : بی خیال ، تو نباید انقدر زود نا امید و تسلیم بشی ، ما همه کمکت میکنیم ، تو موفق به انجامش میشی ( قبول میشی )
یک مثال دیگر :
Wenn man etwas nicht beim ersten Versuch schafft, sollte man nicht gleich die Flinte ins Korn werfen
اگر آدم چیزی را با اولین تلاش موفق به انجامش نشد ، نمی بایستی فورا کم بیاورد.
اگر آدم چیزی را با اولین تلاش موفق به انجامش نشد ، نمی بایستی سریع تسلیم و ناامید شود.