۱۰ ضرب المثل پر کاربرد آلمانی – بخش اول
در بخش از سایت آموزش زبان آلمانی ( پلتفرم آلِمانی ) می خواهیم با هم به ۱۰ ضربالمثل پرکاربرد آلمانی اشاره کنیم که در زندگی روزمره بیشترین استفاده را دارند. همراه با هر ضربالمثل، توضیحات و مثالهایی برای فهم بهتر ارائه شده است:
۱۰ ضرب المثل پر کاربرد آلمانی
1. Übung macht den Meister
تمرین، استاد میسازد.
این ضربالمثل به اهمیت تمرین و تلاش برای بهبود مهارتها اشاره دارد.
با تکرار و تمرین مداوم، هر کسی میتواند در کاری مهارت پیدا کند.
Wenn du gut Klavier spielen möchtest, übe jeden Tag! Übung macht den Meister
اگر میخواهی خوب پیانو بزنی، هر روز تمرین کن! تمرین استاد میسازد.
Es war schwer am Anfang, aber ich habe nicht aufgegeben. Übung macht den Meister
اوایل سخت بود، اما تسلیم نشدم. تمرین استاد میسازد!
2. Viele Köche verderben den Brei
آشپزهای زیاد غذا را خراب میکنند.
وقتی افراد زیادی در یک کار دخالت میکنند، احتمال خراب شدن آن بیشتر است.
Lass uns nur zu zweit arbeiten. Viele Köche verderben den Brei
بگذار فقط دو نفری کار کنیم. آشپزهای زیاد غذا را خراب میکنند.
In unserem Team gibt es zu viele Meinungen. Viele Köche verderben den Brei
در تیم ما نظرهای زیادی وجود دارد. آشپزهای زیاد غذا را خراب میکنند.
3. Der Apfel fällt nicht weit vom Stamm
سیب از درخت دور نمیافتد.
فرزندان معمولاً ویژگیهای والدین خود را به ارث میبرند.
Sein Vater war Musiker, und er spielt auch Klavier. Der Apfel fällt nicht weit vom Stamm
پدرش موسیقیدان بود و خودش هم پیانو میزند. سیب از درخت دور نمیافتد.
Er ist genauso ehrgeizig wie seine Mutter. Der Apfel fällt nicht weit vom Stamm
او درست مثل مادرش جاهطلب است. سیب از درخت دور نمیافتد.
4. Was du heute kannst besorgen, das verschiebe nicht auf morgen
کاری که امروز میتوانی انجام دهی، به فردا موکول نکن.
این ضربالمثل به اهمیت انجام کارها در زمان مناسب اشاره دارد.
Ich mache meine Hausaufgaben jetzt. Was du heute kannst besorgen, das verschiebe nicht auf morgen
الان تکالیفم را انجام میدهم. کاری که امروز میتوانی انجام دهی، به فردا موکول نکن.
Wenn wir heute alles fertig machen, haben wir morgen frei
اگر امروز همه چیز را تمام کنیم، فردا آزاد خواهیم بود.
5. Aller Anfang ist schwer
همهی شروعها سخت هستند.
شروع هر کاری چالشبرانگیز است، اما با گذشت زمان سادهتر میشود.
Ich habe gestern mit Deutsch angefangen. Aller Anfang ist schwer
دیروز یادگیری آلمانی را شروع کردم. همهی شروعها سخت هستند!
Mach dir keine Sorgen, es wird einfacher. Aller Anfang ist schwer
نگران نباش، آسانتر میشود. همهی شروعها سخت هستند.
6. Reden ist Silber, Schweigen ist Gold
حرف زدن نقره است، سکوت طلا.
گاهی اوقات سکوت بهتر از صحبت کردن است.
Manchmal ist es besser, nichts zu sagen. Reden ist Silber, Schweigen ist Gold
گاهی بهتر است چیزی نگویی. حرف زدن نقره است، سکوت طلا.
Er hat rechtzeitig geschwiegen. Schweigen ist Gold
او به موقع سکوت کرد. سکوت طلاست.
7. Besser spät als nie
دیر بهتر از هرگز است.
این ضربالمثل تأکید میکند که انجام یک کار حتی با تأخیر هم ارزشمند است.
Ich habe heute endlich mit dem Sport angefangen. Besser spät als nie
امروز بالاخره ورزش را شروع کردم. دیر بهتر از هرگز است.
Er hat seine Fehler zugegeben. Besser spät als nie.
او اشتباهاتش را پذیرفت. دیر بهتر از هرگز است.
8. Ende gut, alles gut
پایان خوب، همه چیز خوب است.
اگر نتیجهی نهایی خوب باشد، مشکلات مسیر اهمیت کمتری دارند.
Die Reise war anstrengend, aber wir haben es geschafft. Ende gut, alles gut
سفر سخت بود، اما ما موفق شدیم. پایان خوب، همه چیز خوب است.
Am Ende war die Hochzeit perfekt. Ende gut, alles gut
در نهایت عروسی عالی بود. پایان خوب، همه چیز خوب است.
9. Wer A sagt, muss auch B sagen
کسی که میگوید الف، باید ب را هم بگوید.
وقتی کاری را شروع میکنید، باید آن را تا انتها ادامه دهید.
Wenn du den Job annimmst, musst du ihn auch richtig machen. Wer A sagt, muss auch B sagen
اگر این شغل را قبول میکنی، باید درست انجامش دهی. کسی که میگوید الف، باید ب را هم بگوید.
Du hast den Vertrag unterschrieben. Jetzt gibt es kein Zurück mehr
تو قرارداد را امضا کردی. حالا دیگر بازگشتی نیست.
10. Ein Bild sagt mehr als tausend Worte
یک تصویر گویاتر از هزار کلمه است.
تصاویر میتوانند بهتر از کلمات احساسات یا مفاهیم را منتقل کنند.
Das Foto war wunderschön. Ein Bild sagt mehr als tausend Worte
عکس فوقالعاده زیبا بود. یک تصویر گویاتر از هزار کلمه است.
Zeig mir lieber die Karte, anstatt es zu erklären. Ein Bild sagt mehr als tausend Worte
بهتر است نقشه را نشان بدهی، به جای توضیح دادن. یک تصویر گویاتر از هزار کلمه است.
ما همچنین در درس دیگری به ۱۰ ضرب المثل مهم و پرکاربردی آلمانی پرداخته ایم
بخش دوم – ۱۰ ضرب المثل پر کاربرد آلمانی
برای دسترسی به تمام ضرب المثل های آلمانی می توانید از بخش زیر اقدام کنید