der Alarm, der Alkohol, allein, aller, allerdings, allgemein
سلام دوستان در درس امروز می خواهیم واژگان کلیدی زیر را مورد بررسی قرار بدهیم :
der Alarm, der Alkohol, allein, aller, allerdings, allgemein
اولین واژه کلیدی ما Alarm است
der Alarm, -e یک اسم مذکر است
اخطار ، هشدار ، اعلام خطر
?Hast du gestern den Alarm gehört
دیروز تو آن آژیر خطر را شنیدی ؟
Alarm geben oder Alarm auslösen
هشدار دادن یا هشدار به وجود آوردن
فعل auslösen یک فعل جدا شدنی می باشد
به معانی برده ای را خریدن و او را آزاد کردن ، از میان گوشت استخوانی را بیرون کشیدن ، چیزی را از گرو در آوردن ، مانع را برطرف نمودن ، رفع مشکل کردن
که در بالا به مفهوم : به وجود آوردن ، پدید آوردن
در تفکر آلمانی ما می توانیم یک هشدار یا اعلام خطر را به وجود بیاوریم یا یک هشدار یا اعلام خطر را پدید بیاوریم
در درس مربوط به فعل auslösen حتما آنرا بیشتر مورد بررسی قرار میدهیم.
واژه کلیدی بعدی ما اسم مذکر Alkohol است
der Alkohol یک اسم مذکر است
الكل ، مشروبات الكلى
Er hat die Wunde mit Alkohol gereinigt
او ( مذکر ) آن زخم را با الکل تمیز کرد
Nein, danke! Ich trinke keinen Alkohol
نه ، مرسی ، من مشروبات الکلی نمی نوشم
واژه کلیدی بعدی ما allein است
allein یک صفت است
تنها ، يكتا ، بى مانند ، فقط ، اما ، ولى
Ich gehe nicht gern allein ins Kino
من علاقه ای ندارم تنهایی به سینما بروم
Danke, ich schaffe es schon allein
ممنون ، اون رو تنهایی انجامش میدم
یا مرسی ، خودم انجامش میدم
واژه کلیدی بعدی aller است
aller می تواند با دیگر واژه های ما ترکیب شود
همه ، تمام ، كليه ، جمله ، جميع ، هرگونه ، همگى ، بسيار ، هرگونه ، يكسر ، تماماً
z.B. der allerbeste, der allerschönste, der allerwichtigste
برای مثال ، همه بهترین ها ، همه زیباترین ها ، همه مهم ترین ها
واژه کلیدی بعدی ما allerdings است
allerdings یک قید می باشد
اما ، ولى ، منتهى ، البته كه ، واضح است كه ، مؤكداً
Ich habe es getan, allerdings sehr ungern
من آنرا انجام دادم ، ولی خیلی راضی نبودم
Ich sehe die Dinge im wesentlichen so wie Sie, in diesem letzten Punkt bin ich allerdings anderer Meinung
من عمده چیزها رو همانند شما می بینم ، در آخرین موضوع نظر دیگری دارم
و آخرین واژه کلیدی این درس allgemein است
allgemein یک صفت است
عمومى ، اشتراكى ، براى همه كس شناخته شده ، زيربنايى ، اساسى ، بنيانى , به طور کلی
Auf allgemeinen Wunsch wird das Konzert am Sonntag wiederholt
عموم مردم خواستارند آن کنسرت در روز یک شنبه دوباره تکرار بشه
Im allgemeinen bin ich mit seiner Arbeit sehr zufrieden
به طور کلی از کارش خیلی راضی هستم
یا به طور کلی با کارش خیلی خوشحال هستم ( از نحوه انجام کارش )
درکل از کارش خیلی راضی هستم ( ترجمه دوست عزیزمان میلاد )
آموزش رایگان زبان آلمانی – مرتضی غلام نژاد
منبع : de.alemani.de
Milad
Im allgemeinen bin ich mit seiner Arbeit sehr zufrieden: درکل از کارش خیلی راضی هستم، Das haben Sie falsch übersetzt. Allgemein bin ich sehr dankbar Alles gute und viel Erfolg