نگاهی به stattdessen در زبان آلمانی
سلام دوستان ؛
در این درس میخواهیم با هم نگاهی داشته باشیم به stattdessen در زبان آلمانی ؛ این لغت شامل معانی زیر میشود :
در عوض ؛ به جایش ؛ به جای آن
یکی از کاربردهای ساده این قید درست همانند زبان فارسی اینگونه است : او میخواست امروز بیاید ولی به جاش تلفن زد یا اینکه برای مثال گفته شود : مهمونی کنسل شد ؛ میخواهی به جاش یا در عوض ِ آن به سینما برویم؟
اجازه بدهید مثال های فارسی بالا و چند مثال دیگر را در زبان آلمانی داشته باشیم
Er wollte heute kommen, hat aber stattdessen angerufen
او میخواست امروز بیاید ولی به جاش تلفن زد
?Die Party fällt aus, wollen wir stattdessen ins Kino gehen
آن مهمانی کنسل شد ؛ میخواهی به جاش بریم سینما؟
Der Kanzler konnte nicht kommen, stattdessen schickte er einen Minister
صدراعظم نتوانست بیاید به جاش یا در عوضش یکی از وزرایش را فرستاد
Das Konzert fällt leider aus. Wir können ja stattdessen einen Spaziergang machen
آن کنسرت متاسفانه لغو شد یا کنسل شد ؛ ما می توانیم به جاش یه پیاده روی برویم ( درتفکر آلمانی : انجام بدهیم )
Er macht die Hausaufgaben nicht, stattdessen geht er mit seinen Freunden ins Kino
او تکالیف اش را انجام نمیدهد ؛ به جاش با دوستش به سینما میرود.
چنانچه شما نیز در ارتباط با stattdessen مثالی دارید می توانید آنرا در بخش نظرات همین درس درج کنید تا دیگران نیز بتوانند از آن استفاده کنند.
موفق باشید.