Wort der Nacht لغت ِ شب verrückt
verrückt یک صفت می باشد
دیوانه ، آشفته ، شوریده ، مجنون ، جنون آمیز ، دیوانه وار
verrückte Ideen
ایده های دیوانه وار
Verrückte Einfälle
پیشنهادهای دیوانه وار
Ein verrückter Kerl
یک نوجوان دیوانه . یک نوجوان مجنون
Sie hatte Angst, verrückt zu werden
او می ترسید ، دیوانه شود
Es hat die ganze Nacht wie verrückt geregnet
باران تمام شب را دیوانه وار ( با شدت ) می بارید.
.
?Bist du verrückt geworden
قاطی کردی ؟ دیوانه شدی ؟
اصلا تو میدونی چی داری میگی و چکار داری میکنی؟
.
حروف اضافه ای که می تواند به همراه verrückt بیایند ، nach, auf هستند.
در زبان فارسی معمولا می گوییم من از دست تو دیوانه شدم یا به خاطر کاری که کردی دیوانه شدم. اما در زبان آلمانی این nach, auf هستند که می توانند جایگزین حروف های اضافه ما شوند.
Auf etwas verrückt sein
به خاطر چیزی دیوانه شدن
Nach etwas verrückt sein
به جهت چیزی مجنون شدن
Auf jemanden verrückt sein ( sehr verliebt in jemanden sein )
به خاطر کسی دیوانه شدن ( بیش از اندازه عاشق کسی شدن )
Nach jemandem verrückt sein
به جهت کسی مجنون و دیوانه شدن
تا حد جنون کسی را دوست داشتن
نکته : هرگاه از auf استفاده کردیم اسم بعد از آن باید به حالت Akkusativ برود و هرگاه از nach استفاده کردیم ، اسم بعد از آن نیز باید به حالت Dativ برود ، همانند دو مثال بالا
Ich mache mich doch deswegen nicht verrückt
بنابراین من خودم را دیوانه نمی کنم.
به این دلیل خودم را از بین نمی برم.
موفق باشید. ?
Viel Erfolg ?