
نگاهی به فعل vorstellen در زبان آلمانی
در درس امروز می خواهیم با هم نگاهی داشته باشیم به فعل پرکاربرد vorstellen که از آن دسته از افعال است که در موقعیت های مختلف معانی متفاوتی را نیز به همراه دارد . سعی میکنم در این درس به تمامی موقعیت های که می توان این فعل را استفاده کرد ، اشاره کنم
vorstellen
یک فعل جدا شدنی می باشد که می تواند انعکاسی هم باشد
هرگاه به صورت یک فعل غیر انعکاسی باشد معانی زیر را میدهد :
جلو قرار دادن ، معرفی کردن ، آشنا کردن ، آشنا شدن ، واضع نمودن ، به عنوان کسی که جویای کار است با کارفرما مصاحبه کردن
هرگاه به صورت یک فعل انعکاسی باشد معانی زیر را میدهد :
تجسم بخشیدن ، تجسم کردن ، در ذهن خود پروراندن ، خود را به قصد معاینه تحت اختیار پزشک گذاشتن
.
گذشته ساده : stellten vor
گذشته کامل : haben vorgestellt
.
موقعیت یک : هرگاه معنی جلو قرار دادن چیزی را بدهد
Den Sessel vorstellen
آن صندلی را جلو تر قرار دادن
Ein Stück weiter den Sessel stellen
یک مقدار جلوتر آن صندلی را قرار دادن
.
نکته : توجه داشته باشید که در اینجا فعل vorstellen اسم را به حالت Akkusativ میبرد.
Der Sessel –> Akku –> den Sessel
Der Sessel
صندلی ، مبل ، کجاوه ، تخت روان
،
Das rechte Bein vorstellen
پای راست را کمی جلوتر بردن یا قرار دادن
Das Bein –> Akku –> Das Bein
.
موقعیت دو : هرگاه معنی در جلوی چیزی قرار دادن را بدهد
Eine spanische Wand vorstellen
یک دیواره حصیری ( اسپانیایی ) را در جلوی چیزی قرار دادن
Eine spanische Wand
موقعیت سوم : ساعت را به جلو کشیدن
Die Uhr eine Stunde vorstellen
ساعت را یک ساعت به جلو کشیدن
.
موقعیت چهارم : کسی یا چیزی را به دیگران که آنها او را نمی شناسند ، معرفی کردن
?Darf ich Ihnen Herrn Müller, meine Schwester vorstellen
آقای مولر اجازه دارم به شما خواهرم را معرفی کنم ؟
.
نکته : توجه داشته باشید ، همانطور که در تفکر فارسی ما کسی را به شخص دیگر معرفی میکنیم ( به حرف اضافه داتیو ساز ) در تفکر آلمانی نیز به همین صورت است.
Darf ich Ihnen meinen Vater vorstellen
اجازه دارم به شما پدرم را معرفی کنم.
Ihnen به شما –> Dativ
همانطور که می بینید ، درست همانند تفکر فارسی ، پدرم را به حالت Akkusativ رفت.
Mein Vater –> Akku –> meinen Vater
در نتیجه همانطور ما می توانیم به کسی چیزی را معرفی کنیم.
Jemandem etwas vorstellen
به کسی چیزی را معرفی کردن
Auf dem Empfang stellte sie ihn als ihren Verlobten vor
هنگام پیشواز او ( مونث ) او ( مذکر ) را به عنوان نامزدش معرفی کرده بود.
در خیر مقدم و خوش آمد گویی او ( مونث ) او ( مذکر ) را به عنوان نامزدش معرفی کرده بود.
Ich muss meinen Freund meinem Vater vorstellen
من باید دوستم را به پدرم معرفی کنم
.
موقعیت پنجم : در حالت انعکاسی و زمانی که بخواهیم خودمان را به دیگران معرفی کنیم ، طوری که شغل یا جایگاهمان را نیز گفته باشیم
Sich mit vollem Namen vorstellen
خود را با نام کامل معرفی کردن
Er stellte sich als Vertreter des Verlages vor
او خودش را به عنوان نماینده ناشر معرفی میکند.
.
توجه داشته باشید : als معانی دیگری نیز دارد ، اما در جملات اینگونه ، معنی : به عنوان ِ را میدهد.
.
موقعیت ششم : هرگاه بخواهیم خودمان را نزد پزشک برای معاینه قرار بدهیم. یا اجازه بدهیم پزشک ما را معاینه کند.
Er musste sich noch einmal dem Artz, in der Klinik vorstellen
او می بایستی یکبار دیگر خودش را به آن پزشک در اون درمانگاه نشان بدهد ( برای معاینه )
.
.
موقعیت هفتم : وقتی چیزی را در ذهن خود تصور میکنیم یا خیال میکنیم ، تجسم بخشیدن چیزی در ذهن
.
Ich stelle mir vor, dass das gar nicht so einfach ist
من تصور میکنم ، که آن اصلا آسان نیست
.
Stell dir vor, wir würden gewinnen
فکر کن ، ما بتونیم پیروز شویم
.
Stell dir vor
تصور کن ، خیال کن ، فکر کن ، رویا پردازی کن
معمولا در فارسی میگن ، فکر کن یک درصد ?
.
مثلا می توان جمله زیر را اینگونه نیز ترجمه کرد
Stell dir vor, wir würden gewinnen
فکر کن یک درصد ما بتونیم ببریم
.
?Kannst du dir meine Überraschung vorstellen
می تونی سوپرایز منرا تجسم کنی ؟
.
?Wie stellst du dir das vor
چه تصور و برداشتی از آن داری ؟
.
موقعیت هشتم : چیزی را به دیگران نشان دادن ، در معرض دید دیگران قرار دادن و آنرا اعلام کردن
Der junge Autor stellt sein neues Buch vor
نویسنده جوان کتاب جدیدش را معرفی میکند
چنانچه شما نیز در ارتباط با این درس مثال ، سوال یا پیشنهادی دارید ، می توانید آنرا در بخش نظرات همین درس درج کنید.
موفق باشید.
نیلوفر گلچین
سلام در ساخت این جمله باتوجه به اینکه هیچ یک ضمیر نیستند مگر نباید داتیو اول وبعد اکوزاتیو بیاید؟ Ich muss meinen Freund meinem Vater vorstellen من باید دوستم را به پدرم معرفی کنم جمله درست: Ich muss meinem Vater meinen Freund vorstellen
مرتضی غلام نژاد
ممنون از دقتتان نه درست نیست ، اشتباه تایپی است. شکل صحیح مثال به صورت زیر است: Darf ich Ihnen Herrn Müller, meine Schwester vorstellen
Monire
در موقعیت چهارم، برای معرفی کردن که مثالش به شکل زیر بود: Darf ich Ihnen Herrn Müller, meinen Schwester vorstellen? چرا meinen Schwester رو در حالت آکوزاتیو به این شکل اووردین؟ درسته آیا؟
Omid Ahangarani امید آهنگرانی
عالی بود طبقه بندی و مثالها. موفق باشین
پارسا
سلام جناب آقای غلام نژاد بسیار سپاسگذارم از مطالب و تدریس حرفه ای شما .من کانال شما را پیگیری می کنم . یک خواهش داشتم که تلفظ را هم به مطالب اضافه کنید. موفق و سلامت باشید.