
11 فحش و واژه توهین آمیز
سلام دوستان , در این درس میخواهیم باهم به 11 فحش و واژه توهین آمیز در زبان آلمانی که باید حتما آنها را بشناسید میپردازیم.
Schimpfwörter im Deutschen
فحش یا واژه های توهین آمیز در آلمانی
یادگیری واژگان همیشه یکی از سختترین بخشهای آموزش زبان است. اما وقتی صحبت از فحشها و واژههای عامیانه میشود، موضوع کمی هیجانانگیزتر میشود! در این درس، ۱۱ واژه توهینآمیز (از بیادبانه تا بانمک) در زبان آلمانی را یاد میگیریم، با معنی، کاربرد، مثال، و البته هشدار در مورد استفاده نادرست آنها.
لیست واژهها با مثال و ترجمه
1. der Vollpfosten 😔
معنی: آدم خنگ، کند ذهن
Pfosten به معنای ستون یا میله چوبی است. این واژه یعنی «مثل چوب بیحرکت و بیفهم!»
Wenn du ein bisschen mehr nachdenken würdest, würden dich weniger Leute für einen Vollpfosten halten
اگر کمی بیشتر فکر میکردی، مردم کمتر تو را خنگ فرض میکردند.
2. der Macho 🙂
معنی: مردی که زیادی مردانگی خود را به نمایش میگذارد
از اسپانیایی، در آلمانی نیز رایج است
André glaubt, mit seinem Sportwagen hat er mehr Chancen. Er ist so ein Macho
آندره فکر میکنه با ماشین اسپرتش پیش دخترها محبوبتر میشه. واقعاً یک مردنمای خودشیفته است!
3. der Mistkerl 😔
معنی: مرد بدجنس یا پست
Mist به معنی کود حیوانی، Kerl به معنی مرد
Natürlich habe ich ihn verlassen. Der Mistkerl hat mit meiner besten Freundin geschlafen
معلومه که ترکش کردم. این مردک عوضی با بهترین دوستم خوابیده بود!
4. der Angsthase 🙂
معنی: ترسو
Hase یعنی خرگوش – حیوانی که نماد ترس است
Ich wollte Bungeejumping machen, aber dieser Angsthase ist nicht mitgekommen
من خواستم بانجیجامپینگ برم، ولی این خرگوش ترسو نپذیرفت بیاد.
5. die Nervensäge 🙂
معنی: کسی که خیلی رو اعصاب است
ترکیب nerven (رو اعصاب بودن) + Säge (اره)
Müssen wir deinen Bruder sehen? Er ist eine echte Nervensäge
واقعاً لازمه برادرتو ببینیم؟ اعصابخردکنه.
6. die Labertasche 🙂
معنی: پرحرف، کسی که دائم حرف میزنه
labern یعنی حرف مفت زدن + Tasche یعنی کیف
Julia ist eine Labertasche. Ich hab sie nie still gesehen
جولیا یه پرحرف تمومعیاره. فکر نمیکنم تا حالا ساکت دیده باشمش!
7. der Drache 🙂
معنی: زن ترسناک، معمولاً مادرشوهر!
در اصل اژدهاست؛ به زن سلطهجو اطلاق میشود
Die neue Chefin ist ein echter Drache. Alles muss nach ihren Regeln laufen
مدیر جدید واقعاً یه اژدهاست. همهچیز باید طبق میل اون پیش بره.
8. der Frechdachs 🙂
معنی: بچه جسور یا شیطون
frech یعنی گستاخ + Dachs یعنی گورکن
Was haben diese Frechdachse wieder gemacht? Das Fenster ist kaputt
این وروجکها بازم چی کار کردن؟ پنجره شکسته!
9. der Faulpelz 🙂
معنی: تنبل
faul یعنی تنبل + Pelz (نوعی لباس خزدار)
Karl ist ein Faulpelz. Immer zu spät und nie motiviert
کارل یه تنبل واقعیه. همیشه دیر میاد و انگیزهای نداره.
10. der Lauch 🙂
معنی: آدم بینمک و ضعیف
Lauch در اصل سبزی «تره» است، در زبان جوانان به معنای آدم لوس یا لاغر
Tom, der Lauch, bleibt lieber zu Hause als mit uns ins Kino zu gehen
تام، این تره بینمک، ترجیح میده خونه بمونه تا با ما بیاد سینما.
11. der Arschkriecher 😡
معنی: چاپلوس، آدمی که برای جلب توجه دست به هر کاری میزند
از Arsch (کلمه رکیک برای باسن) + kriechen (سینهخیز رفتن)
Der Neue ist ein echter Arschkriecher. Immer nett zum Chef
این همکار جدید واقعاً چاپلوسه. همیشه برای رئیس خودشیرینی میکنه.
🚨 هشدار کاربرد
این کلمات را فقط در محیطهای دوستانه یا برای درک فیلمها، آهنگها و مکالمات غیررسمی یاد بگیرید.
استفاده از آنها در جلسات رسمی، مصاحبه شغلی یا نوشتار آکادمیک شدیداً ممنوع است!
همچنین در دروس زیر به مطالبی در همین زمینه پرداخته ایم
درس فحش دادن , بدگویی کردن به زبان آلمانی