۱۰ ضرب المثل پر کاربرد آلمانی – بخش دوم
در این بخش از سایت آموزش زبان آلمانی ( پلتفرم آلمانی ) به ۱۰ ضرب المثل پر کاربرد دیگر در زبان آلمانی می پردازیم و با هم یاد خواهیم گرفت که این ضرب المثل ها چه کاربردهای دارند و در چه موقعیت های میشود از آنها استفاده کرد
1. Man soll den Tag nicht vor dem Abend loben
نباید روز را قبل از شب ستایش کرد.
نباید زود قضاوت یا خوشحالی کرد تا زمانی که نتیجهی نهایی مشخص شود.
Wir haben gut angefangen, aber man soll den Tag nicht vor dem Abend loben
ما خوب شروع کردیم، اما نباید روز را قبل از شب ستایش کرد.
Das Spiel sieht einfach aus, aber warte bis zum Ende. Man soll den Tag nicht vor dem Abend loben
بازی ساده به نظر میرسد، اما تا آخر صبر کن. نباید زود قضاوت کرد.
2. Wer wagt, gewinnt
کسی که خطر کند، برنده میشود.
ریسک کردن میتواند به موفقیت منجر شود.
Ich habe den neuen Job angenommen. Wer wagt, gewinnt
من شغل جدید را قبول کردم. کسی که خطر کند، برنده میشود.
Probiere es einfach aus! Wer wagt, gewinnt
فقط امتحانش کن! کسی که خطر کند، برنده میشود.
3. Hochmut kommt vor dem Fall
غرور قبل از سقوط میآید.
غرور بیش از حد میتواند به شکست منجر شود.
Er dachte, er wäre unbesiegbar, aber hochmut kommt vor dem Fall
او فکر میکرد شکستناپذیر است، اما غرور قبل از سقوط میآید.
Bleib bescheiden, hochmut kommt vor dem Fall
متواضع بمان، غرور قبل از سقوط میآید.
4. Viele Wege führen nach Rom
راههای زیادی به رم ختم میشوند.
برای رسیدن به یک هدف، روشهای مختلفی وجود دارد.
Du kannst die Aufgabe so oder so lösen. Viele Wege führen nach Rom
میتوانی این وظیفه را به این شکل یا آن شکل حل کنی. راههای زیادی به رم ختم میشوند.
Wir haben verschiedene Ideen, aber am Ende kommen wir ans Ziel. Viele Wege führen nach Rom
ایدههای مختلفی داریم، اما در نهایت به هدف میرسیم. راههای زیادی به رم ختم میشوند.
5. Kleine Kinder, kleine Sorgen. Große Kinder, große Sorgen
بچههای کوچک، نگرانیهای کوچک. بچههای بزرگ، نگرانیهای بزرگ.
با رشد فرزندان، مشکلات و نگرانیها نیز بزرگتر میشوند.
Früher war es nur das Weinen, jetzt ist es die Schule. Kleine Kinder, kleine Sorgen. Große Kinder, große Sorgen
قبلاً فقط گریه بود، حالا مدرسه است. بچههای کوچک، نگرانیهای کوچک.
Ich habe drei Teenager. Große Kinder, große Sorgen
من سه نوجوان دارم. بچههای بزرگ، نگرانیهای بزرگ.
6. Müßiggang ist aller Laster Anfang
بیکاری ریشهی همه بدیهاست.
بیکار بودن میتواند به رفتارهای منفی منجر شود.
Tu etwas Produktives! Müßiggang ist aller Laster Anfang
کاری مفید انجام بده! بیکاری ریشهی همه بدیهاست.
Er hat nichts zu tun und gerät in Schwierigkeiten. Müßiggang ist aller Laster Anfang
او کاری برای انجام ندارد و به دردسر میافتد. بیکاری ریشهی همه بدیهاست.
7. Wie du mir, so ich dir
هر طور با من رفتار کنی، همانطور با تو رفتار میکنم.
رفتار ما با دیگران، پاسخی متناسب از سوی آنها به دنبال دارد.
Er hat mir geholfen, also helfe ich ihm. Wie du mir, so ich dir
او به من کمک کرد، پس من هم به او کمک میکنم. هر طور با من رفتار کنی، همانطور با تو رفتار میکنم.
Sei freundlich, dann sind die anderen auch freundlich. Wie du mir, so ich dir
مهربان باش، دیگران هم مهربان خواهند بود. هر طور با من رفتار کنی، همانطور با تو رفتار میکنم.
8. Wer zuletzt lacht, lacht am besten
کسی که آخرین بار میخندد، بهترین خنده را میکند.
نتیجهی نهایی مهم است و ممکن است کسانی که صبورترند برنده شوند.
Lass sie ruhig reden. Wer zuletzt lacht, lacht am besten
بگذار صحبت کنند. کسی که آخرین بار میخندد، بهترین خنده را میکند.
Am Ende habe ich die Prüfung bestanden. Wer zuletzt lacht, lacht am besten
در نهایت امتحان را قبول شدم. کسی که آخرین بار میخندد، بهترین خنده را میکند.
9. Aus den Augen, aus dem Sinn
از چشم دور، از دل دور.
وقتی چیزی یا کسی از دید ما دور باشد، معمولاً از ذهن ما هم میرود.
Wir haben uns seit Jahren nicht mehr gesehen. Aus den Augen, aus dem Sinn
سالهاست همدیگر را ندیدهایم. از چشم دور، از دل دور.
Nach dem Umzug haben wir keinen Kontakt mehr. Aus den Augen, aus dem Sinn
بعد از اسبابکشی دیگر تماسی نداشتیم. از چشم دور، از دل دور.
10. Alles hat ein Ende, nur die Wurst hat zwei
همه چیز پایانی دارد، جز سوسیس که دو پایان دارد.
این ضربالمثل با لحنی طنزآمیز به پایان داشتن همه چیز اشاره دارد.
Der Urlaub war toll, aber alles hat ein Ende, nur die Wurst hat zwei
تعطیلات عالی بود، اما همه چیز پایانی دارد.
Das Leben geht weiter, auch wenn etwas endet. Alles hat ein Ende, nur die Wurst hat zwei
زندگی ادامه دارد، حتی اگر چیزی تمام شود. همه چیز پایانی دارد.
ما همچنین در یک درس جداگانه به ۱۰ ضرب المثل پرکاربرد آلمانی (بخش اول) پرداخته ایم
بخش اول – ۱۰ ضرب المثل پرکاربرد آلمانی
شما می توانید برای دسترسی به تمام ضرب المثل های آلمانی با ترجمه فارسی و توضیحات جامع از بخش زیر اقدام کنید