Deutlich sprechen
در درس امروز می خواهیم با هم کمی در مورد لهجه آلمانی صحبت کنیم و با چند جمله و تمرین به اشتباهات رایج میان خارجی های که زبان آلمانی را صحبت میکنند بپردازیم.
Deutlich sprechen
Nicht nur Grammatik und Vokabeln sind wichtig, wenn man eine Sprache lernen will. Ohne die richtige Aussprache gibt es bei der Kommunikation schnell Probleme und die konnen großer sein als gedachte man
واضع صحبت کردن
اگر آدم بخواهد یک زبان را بیاموزد ، تنها دستور زبان و کلمات ( واژگان ) مهم نیستند. بدون لهجه درست ( تلفظ صحیح لغات ) در هنگام مراوده ( ارتباط کلامی با دیگران ) به سرعت مشکلاتی به وجود می آید و آن مشکلات می توانند بزرگتر از آن چیزی که آدم فکر میکنه باشند
Ich war einmal bei einer Zahnärztin und fragte sie, ob ich eine Caritas hätte. Sehr höflich erklärte sie mir, was der Unterschied zwischen Karies und Caritas ist. Ein bisschen peinlich war es mir schon
یک بار پیش یک دکتر دندان پزشک خانم بودم و او پرسید که آیا من یک کمک های دریافتی از سازمان های مسیحی دارم. خیلی مودبانه برام توضیح داد ، چه تفاوتی میان کمک های دریافتی از سازمان های مسیحی با پوسیدگی دندان وجود دارد. یه ذره خجالت زده شدم
همانطور که می بینید عدم اطلاع نداشتن از تلفظ صحیح لغات باعث شد که Karies که به معنی پوکی استخوان یا پوسیدگی دندان است با Caritas که انجمن و سازمان های مسیحی هستند که به مردم ضعیف جامعه کمک میکنند. اشتباه درک شود.
Als ich nach Deutschland kam, habe ich ständig Schläger und Schlager verwechselt. Weil ich einen starken englischen Akzent habe, dachten die Leute wahrscheinlich, ich wäre einfach ein bisschen verrückt
وقتی تازه اومدم بودم آلمان ، همیشه ی خدا ، راکت ِ تنیس را با ترانه زیبا و احساس بر انگیز به اشتباه و به جای یگدیگر می گرفتم. برای اینکه من یک لهجه قوی انگلیسی دارم ، ممکن است مردم فکر کرده باشند که من کمی دیوانه بوده ام
همانطور که می بینید der Schläger که در اینجا به معنی : راکت ورزشی مانند راکت تنیس است به اشتباه با der Schlager که به معنی ترانه زیبا و احساس برانگیز ، گرفته میشده و به جای یکدیگر بکار برده میشده.
در مورد der Schlager می تواند در فارسی اینگونه برداشت کرد ، آن ترانه عاشقانه ای که به زبان ساده خوانده شده است و به روح و جان آدم می نشیند.
مثل این می ماند در فارسی کلمه ی زاده ، زَده خوانده شود ، حال فرض کنید یک کسی اینها را به جای یکدیگر استفاده کند ، کمی خجالت آوره نیست؟
Ein Iranischer Student wollte Selleriesaft. Ich hatte eine Flasche gefunden und schrieb ihm den Preis: acht Euro. Er schrieb zurück, Ein Stock? Ich habe lange überlegt, was er meinte. Dann war klar: es sollte, Ein Stück? heißen
یک دانشجوی ایرانی آب کرفس می خواست. من یک بطری پیدا کردم و قیمت را براش فرستادم ( نوشتم ) هشت یورو. در جوابم نوشت یک چوب؟ کلی فکر کردم که منظورش چیه. بعدا پی بردم که می تونه یک عدد باشه
همانطور که در مثال بالا می بینید ، آن دانشجوی ایرانی Stück را که به معنی عدد، تکه ، قطعه ، بخش و … است را به اشتباه نوشته است Stock که می تواند معانی ، انبار ، چوب ، تنه ی درخت و … را بدهد. آیا این نمی تواند بر گرفته از عدم اطلاع صحیح از تلفظ و لهجه درست آلمانی آن لغت باشد؟
در واقع او همانند اکثر ما به جای توجه و اهمیت دادن به لهجه صحیح و نحوه درست ادا کردن واژگان ، تنها به یادگیری آن بسنده کرده است و این دو لغت در هنگام مکالمه با لهجه فارسی گفته می شود اشتُوک که این لغات در لحظه اول اصلا قابل درک نیستند بلکه شنونده را به این فکر باز میدارد که منظور او دقیقا چه بود؟ یعنی چی یک چوب و همین مکث طرف و این احساس منفی می تواند به اعتماد به نفس ما ضربه بزند و آهسته آهسته این ترس را در ما به وجود بیاورد که نکند لهجه من بد باشد یا نکند من خیلی از واژگان را نمی توانم با لهجه آلمانی بیان کنم و کلی فکر منفی دیگر …
بنابراین پیشنهاد می شود سعی کنیم لهجه صحیح لغات را بیاموزیم و روی این موضوع در هنگام یادگیری با تمام وجود تمرکز داشته باشیم و همچنین توجه داشته باشیم که این یک وقت عادت بدی نشود که به سادگی و بدون توجه به تلفظ صحیح لغات تنها آنها را به سرعت یاد بگیریم، زیرا همانطور که گفتم در هنگام مکالمات و یا ارتباط با آلمانی زبان ها دچار مشکل می شویم ، اگر چه ما به خوبی آن لغت را از لحاظ معنی و مفهومی درک کرده ایم ، اما متاسفانه در هنگام استفاده در مکالماتمان طرف مقابل به خوبی ما را درک نکرده و همین وقفه های کوچک همین Wie bitte ها همین nochmal bitte و یا Was soll es sein و کلی چیزهای دیگر کاملا به اعتماد به نفس ما ضربه میزند.
از طرف دیگر اگر ما روی لهجه مان وقت گذاشته و یک لغت را به نحوه احسنت آن تلفظ کنیم ، آنگاه نه تنها طرف مقابل ِما کاملا ما را درک میکند ، بلکه احساس خوبی در خودمان نیز ایجاد می شود و همین انگیزه ی خیلی بزرگی برای ادامه یادگیری این زبان شیرین می شود.
برای مثال یکی از رایج ترین اشکالات ما فارسی زبان ها در هنگام یادگیری زبان های خارجی همانند انگلیسی ، آلمانی این است که کلمه ای که با s شروع می شود را همیشه یک کسره به آن به صورت اتوماتیک اضافه می کنیم ، یعنی اگر بخواهیم بگویم Student می گویم ا ِ شتودنت ، اگر چه قابل درک است ، اما این کسره واقعا اضافی است و تنها با تمرین کردن است که می شود درصد استفاده آنرا پایین آورده به طوری که شنونده متوجه استفاده از آن نشود.
به قول آلمانی ها :
üben und beherrschen
تمرین کردن و تسلط پیدا کردن
یا به زبان ساده تر ، تمرین کن و آقایی کن
در آینده مطالب ، دروس و تمرینات بیشتری برای یادگیری لهجه صحیح آلمانی به روی سایت قرار خواهم داد.
شاد و موفق باشید.