
neben, nebenbei, daneben
سلام دوستان , در این درس از سری دروس گرامر زبان آلمانی میخواهیم با هم نگاهی داشته باشیم به neben, nebenbei, daneben در زبان آلمانی و بررسی کنیم که اینها چه کاربرد و چه مفهومی در زبان آلمانی دارند.
البته ما در دروس گذشته به nebenbei به طور کامل پرداخته ایم:
نگاهی به nebenbei در زبان آلمانی
همچنین در یک درس جداگانه به danach و daneben پرداخته بودیم:
نگاهی به danach و daneben در زبان آلمانی
neben, daneben, nebenbei
در واقع neben یک حرف اضافه Präposition است که هم میتواند Akkusativ ساز باشد و هم Dativ ساز , چنانچه هنوز به حروف اضافه و همچنین Akkusativ ساز یا Dativ ساز بودن آنها آشنایی ندارید.
میتوانید دروس زیر را مطالعه کنید:
حروف اضافه Akkusativ ساز در آلمانی
حروف اضافه Dativ ساز در آلمانی
تمام حروف اضافه آلمانی بهمراه چند نکته
حروف اضافه اکوزاتیو ساز یا داتیو ساز؟
اگر بخواهم کوتاه اشاره ای داشته باشم به حرف اضافه neben و اکوزاتیو یا داتیوساز بودن آن , میتوانم به نکته زیر اشاره کنم:
هرگاه فعل جمله ما در حالت ایستا یا ساکن است آنگاه neben میشود یک حرف اضافه Dativ ساز و اگر فعل جمله ما حرکتی باشد آنوقت neben یک حرف اضافه Akkusativ ساز میشود.
برای درک بیشتر به مثال زیر توجه کنید:
Das Sofa steht neben dem Tisch
مبل کنار میز قرار دارد.
از آنجایی که فعل جمله ما ساکن بود stehen بنابراین حرف اضافه neben اسم بعد از خودش یعنی der Tisch را به حالت اسمی Dativ برد و شد dem Tisch
Ich stelle die Lampe neben den Schrank
من چراغ را کنار کمد میگذارم
من دارم میرم که چراغ را در کنار کمد بزارم
از آنجایی که فعل جمله ما حرکتی بود stellen بنابراین حرف اضافه neben اسم بعد از خودش یعنی der Schrank را به حالت اسمی Akkusativ برد و شد den Schrank
برای آشنایی با افعال Akkusativ ساز یا Dativ ساز نیز پیشنهاد میکنم که درس زیر را حتما مطالعه کنید:
sitzen, setzen, legen, liegen, stellen, stehen در زبان آلمانی
همانطور که در درس های گذشته نیز اشاره کرده ایم nebenbei در واقع یک قید یا Adverb است و معنی : ضمنا می باشد.
Ich arbeite und studiere nebenbei
من کار میکنم و در کنارش درس هم میخوانم.
میتوان اینگونه نیز معنا کرد: من کار میکنم و ضمنا درس هم میخوانم.
Nebenbei gesagt, er ist ein sehr netter Mensch
راستی ( گذری بگم یا همان در ضمن خودمان در فارسی ) او (مذکر) آدم خیلی خوبی است.
daneben نیز یک قید میباشد که هم اشاره به کنار محلی دارد و هم معنی علاوه بر آن یا در مقایسه با چیز دیگری , معنا میدهد.
Der Stuhl steht daneben
صندلی همان کنار است یا قرار دارد.
همان کنار مکانی
Das war völlig daneben
این کاملا اشتباه بود
در اینجا به عنوان اصطلاح بکار میرود و معنی اشتباه بودن چیزی را میدهد.
Sie verdient viel Geld und daneben hat sie noch ein Haus geerbt
او (مونث) پول زیادی در می آورد و علاوه بر آن یک خانه هم به ارث برده است.
در اینجا به معنی علاوه بر آن میباشد.
چند مثال کاربردی
Das Auto steht neben dem Haus
آن ماشین کنار خانه است
یا در کنار خانه پارک شده است
Ich setze mich neben dich
من کنار تو می نشینم
Er arbeitet nebenbei als Kellner
او در کنار کار اصلی اش به صورت گذری به عنوان گارسون نیز کار میکند.
در اینجا برای مقایسه استفاده شده است
یعنی نه تنها کار اصلی اش را انجام میدهد بلکه در کنار آن یا علاوه بر آن گارسونی نیز میکند.
Nebenbei gesagt, ich mag diesen Film nicht
راستی بگم که , من این فیلم را دوست ندارم.
Die Lampe steht neben dem Bett
آن چراغ در کنار آن تخت قرار دارد.
Der Hund schläft daneben
آن سگ همان کنار خوابیده است.
Das war eine total daneben Antwort
آن جواب کاملا بی ربط یا اشتباه بود.
Er verdient gut, daneben hilft er auch seinen Eltern
او (مذکر) در آمد خوبی دارد, علاوه بر آن به والدینش نیز کمک میکند.
Neben meinen Bruder sitzt meine Schwester
خواهرم در کنار برادرم نشسته است.
Sie saß neben mir
او (مونث) در کنار من نشسته بود
Ich setzte mich neben ihn
من رفتم و کنار او (مذکر) نشستم.
direkt neben
درست کنار ِ
درست بغل ِ
چسبیده به
wir brauchen neben Papier und Schere auch Leim
ما علاوه بر کاغذ و قیچی , چسب هم نیاز داریم.