Wort der Nacht لغت ِشب befehlen
befehlen یک فعل می باشد
فرمان صادر كردن ، دستور دادن ، امر كردن , پيشنهاد دادن ، توصيه كردن ، سپردن چيزى به كسى , فراخواندن
گذشته ساده : befahlen
گذشته کامل : haben befohlen
حرف اضافه مورد استفاده : über, in
Befiehl dich in Gottes Hand
خودت را به دستان خدا بسپار!
.
.
Wer befehlen will, muss erst gehorchen lernen
کسی که می خواهد فرمان بدهد ، باید اول فرمان بردن را یاد بگیرد
کسی که می خواهد دستور بدهد ، باید اول دستور بردن را یاد بگیرد
.
Über eine Armee befehlen
به یک ارتش فرمان دادن یا یک ارتش را فراخواندن
Der Befehl یک اسم مذکر می باشد
دستور ، امر ، فرمان ، گوش به فرمان کسی بودن ، به کامپیوتر دستور دادن
Jemandem einen Befehl geben
به کسی یک فرمانی را دادن
Den Befehl verweigern
آن فرمان را سر باز زدن
تفکر فارسی : از آن فرمان سر پیچی کردن یا از آن فرمان امتناع کردن
Befehl ist Befehl
دستور ، دستور است
اصطلاح فارسی : از یک فرمان باید بی چون و چرا اطاعت شود
.
.
موفق باشید. ?
Viel Erfolg ?