اصطلاح Die Ärmel hochkrempeln در آلمانی
در این درس جامع اصطلاحات آلمانی ، میخواهیم با هم یه اصطلاح Die Ärmel hochkrempeln در زبان آلمانی بهمراه ترجمه فارسی و کاربردهای آن بپردازیم
Die Ärmel hochkrempeln
قبل از پرداختن به این درس جامع بهتر است در همین زمینه این درس را نیز مطالعه کنید
1. معنی اصطلاح
اصطلاح die Ärmel hochkrempeln به معنای آستینها را بالا زدن است و به صورت مجازی به معنای با جدیت شروع به کار کردن یا کار را با انرژی انجام دادن استفاده میشود. این اصطلاح بیشتر در زبان محاورهای به کار میرود و نشاندهندهی آمادگی برای انجام کار سخت یا طاقتفرسا است.
2. ساختار گرامری
این عبارت از سه بخش تشکیل شده است:
die Ärmel: آستینها (جمع)
hoch: بالا
krempeln: تا کردن یا بالا زدن
عبارت die Ärmel hochkrempeln معمولاً به عنوان یک فعل مرکب استفاده میشود و در زمانهای مختلف صرف میشود:
Präsens (حال ساده): Ich krempele die Ärmel hoch.
Präteritum (گذشته): Ich krempelte die Ärmel hoch.
Perfekt (گذشته کامل): Ich habe die Ärmel hochgekrempelt.
3. کاربرد اصطلاح در مکالمات روزمره
این اصطلاح بیشتر زمانی به کار میرود که شخص یا گروهی باید یک کار سخت را شروع کنند یا ادامه دهند.
مثالهای روزمره:
1. Wenn wir das Projekt rechtzeitig beenden wollen, müssen wir die Ärmel hochkrempeln.
اگر بخواهیم پروژه را به موقع تمام کنیم، باید آستینها را بالا بزنیم.
2. Der Frühjahrsputz steht an. Also, Ärmel hochkrempeln und los geht’s!
خانه تکانی شروع شده. پس آستینها را بالا بزنید و شروع کنید!
3. Die Prüfung ist in zwei Wochen. Es ist Zeit, die Ärmel hochzukrempeln und zu lernen.
امتحان دو هفته دیگر است. وقتش رسیده آستینها را بالا بزنیم و درس بخوانیم.
4. مثال در مکالمه واقعی
Zwei Automechaniker in der Mittagspause:
Haben wir heute noch viel zu tun
آیا امروز هنوز کار زیادی داریم؟
Der Chef hat gesagt, bis zum Abend sollen wir diese beiden Autos reparieren
رئیس گفته که تا عصر باید این دو ماشین را تعمیر کنیم.
Na, dann los, da müssen wir jetzt aber die Ärmel hochkrempeln
خب، بزن بریم، الان باید آستینها را بالا بزنیم.
5. چرا از این اصطلاح استفاده کنیم؟
این عبارت به خاطر تصویری بودن و معنای ضمنی آن در بیان جدیت و تلاش، تأثیر زیادی در تقویت مهارتهای زبانآموزان دارد. همچنین به درک بهتر فرهنگ زبان آلمانی کمک میکند.
6. کلمات کلیدی برای سئو
اصطلاحات زبان آلمانی
یادگیری زبان آلمانی
جملات کاربردی آلمانی
گرامر زبان آلمانی
7. تمرین برای زبانآموزان
با استفاده از اصطلاح die Ärmel hochkrempeln جملات زیر را کامل کنید:
1. _Wir haben so viele Aufgaben, _______. (آستینها را بالا بزنید.)
2. _Wenn man Erfolg haben will, muss man _______. (با جدیت کار کرد.)
3. _Das Haus ist schmutzig, es ist Zeit, _______. (شروع به کار کنیم.)
در همین زمینه نیز درسهای زیر اضافه شده اند:
داستان کوتاه: آستینها را بالا بزنید
Es war ein heißer Sommertag in einer kleinen Autowerkstatt. Der Chef, Herr Müller, kam herein und sagte: „Jungs, wir haben heute viel zu tun. Bis zum Abend müssen wir drei Autos reparieren!“
Peter und Max, die beiden Mechaniker, sahen sich an. Peter seufzte: „Drei Autos? Das wird schwierig.“
Max lächelte und sagte: „Na ja, es hilft nichts. Die Ärmel hochkrempeln und los geht’s!“
Die beiden fingen sofort an zu arbeiten. Sie schraubten, prüften die Motoren und wechselten die Reifen. Trotz der Hitze hörten sie nicht auf.
Am Abend kam Herr Müller zurück. „Jungs, großartige Arbeit! Alle drei Autos sind fertig. Ihr seid wirklich ein gutes Team.“
Peter lachte und sagte: „Danke, Chef. Aber ohne das Ärmelhochkrempeln hätten wir es nicht geschafft.“
ترجمه فارسی
یک روز گرم تابستانی در یک تعمیرگاه کوچک بود. رئیس، آقای مولر، وارد شد و گفت: «پسرها، امروز کار زیادی داریم. تا عصر باید سه ماشین را تعمیر کنیم!»
پیتر و مکس، دو مکانیک، به یکدیگر نگاه کردند. پیتر آهی کشید و گفت: «سه ماشین؟ این سخت خواهد بود.»
مکس لبخند زد و گفت: «خب، چارهای نیست. آستینها را بالا بزنیم و شروع کنیم!»
آن دو بلافاصله شروع به کار کردند. پیچها را باز کردند، موتورها را بررسی کردند و لاستیکها را تعویض کردند. با وجود گرما، دست از کار نکشیدند.
عصر، آقای مولر برگشت. «پسرها، کار فوقالعادهای کردید! هر سه ماشین آماده است. شما واقعاً یک تیم خوب هستید.»
پیتر خندید و گفت: «ممنون، رئیس. اما بدون آستین بالا زدن نمیتوانستیم این کار را انجام دهیم.»
نکات مهم برای یادگیری:
die Ärmel hochkrempeln: در داستان به عنوان نمادی از تلاش و سختکوشی استفاده شده است.
جملات روزمره مثل „Es hilft nichts“ (چارهای نیست) و „Los geht’s!“ (بزن بریم!)