درس سه – Guten Appetit
درس سوم از کتاب Schritte Plus 3 با عنوان Guten Appetit نوش جان !
بخش اول این درس با عنوان
Ich trinke meistens Kaffe zum Frühstück
من اغلب اوقات برای صبحانه قهوه می نوشم.
همانطور که می بینید در این درس اشاره کوتاهی داشته است به قید زمان که در تصویر زیر آنها را بررسی خواهیم کرد.
قیدهای زمان ما در این درس همانطور که در تصویر می بینید به ترتیب زیر هستند:
immer همیشه ، دائم ، ۱۰۰ در صد و همواره یک عملی را انجام دادن
meistens اغلب اوقات ، در بیشتر موارد ، ۹۰ تا ۹۵ درصد یک عملی را انجام دادن
oft بارها ، خیلی اوقات ، اغلب ، ۸۰ تا ۹۰ درصد یک عملی را انجام دادن
manchmal گاهی ، پاره ای اوقات ، ۵۰ درصد یک عملی را انجام دادن
selten به ندرت ، ندرتا ، گاهی ، ۲۰ تا ۳۰ درصد یک عملی را انجام دادن
nie هرگز ، هیچگاه ، هیچ وقت یک عملی را انجام ندادن
که برای شنیدن مکالمات این بخش می تونید در انتهایی درس فایل صوتی را دانلود کنید و به تمرین تصویر شماره یک پاسخ بدهید.
نکته دوم که در عنوان این بخش از درس وجود داره کلمه zum بود که در واقع zu هستش که حرف اضافه Dativ ساز است و اسم های مذکر و خنثی ما رو آرتیکل آنها را می گیرد و به zum تبدیل میکند.
به تصویر شماره دو دقت کنید:
Frühstück در واقع حرف تعریف آن das هستش اما به دلیل اینکه zu حرف اضافه Dativ ساز است به zum تبدیل شده است که شکل اصلی آنها zu dem Frühstück است اما برای اینکه مخفف کرده باشند و راحت تر بیان بشه به zum Frühstück تبدیل میشود.
اگر با حالت اسمی Dativ آشنا نیستید این جزوء رو مطالعه کنید ( دانلود کن )
اگر با حروف اضافه Dativ ساز آشنا نیستید این جزوء رو مطالعه کنید ( دانلود کن )
Mittagessen و همچنین Abendessen از انجایی که Essen حرف تعریف آن das هستش و در زبان آلمانی اگر دو تا اسم داشته باشیم و با هم ترکیب شوند آنگاه اسم جدید بدسته آمده آرتیکلش را از اسم دوم می گیرد که در اینجا das گرفته می شود چون حرف تعریف das برای Essen است، البته ناگفته نماند که این Das Essen با فعل essen اشتباه گرفته نشود، در زبان آلمانی بیشتر افعال که به اسم تبدیل می شوند حرف تعریف یا آرتیکل آنها das می شود مانند فعل essen به معنی خوردن که پس از تبدیل به اسم شد das Essen به معنی غذا.
و اما zum در اینجا می تواند به این معانی باشد : به منظور ، به جهت ، برای
مثلا : من همیشه به منظور صبحانه قهوه می نوشم
Ich trinke immer Kaffe zum Frühstück
در این بخش یکی از نکات مهم گرامری زبان آلمانی بیان شده است، رجوع کردن به آرتیکل در بخش اول جمله و استفاده از آن در ادامه مکالمه یعنی بخش دوم. این بدین معنی هستش که در زبان آلمانی اگر من به شما بگویم ، من یک توپ می خواهم ، پس از آن اگر بخواهم به اون توپ اشاره کنم فقط می بایستی ( اون ) رو بگم و توپ باید حذف بشه ، شکل صحیح جمله بالا میشود این : من یک توپ می خواهم، من اون را گرفتم . که بر اساس حرف تعریف و ضمیر مربوط به اون در حالت های مختلف اسمی تغییر خواهد کرد. در مثال بالا ( اون ) حالت اسمی Akkusativ هستش
اگر هنوز با حالت اسمی Akkusativ آشنا نیستید، این جزوه رو مطالعه کنید ( دانلود کن )
و اگر هنوز با ضمایر مفعولی و متممی آشنا نیستید، این جزوه رو مطالعه کنید ( دانلود کن )
بزارید به مثال های گفته شده در تصویر بالا رجوع کنیم تا کمی قابل درک تر و ساده تر بشه
Ich möchte einen Schokoladenkuchen
من یک کیک شکلاتی را میخواهم.
Ich habe noch einen bekommen
من بالاخره یکی را گرفتم.
در اینجا اسم ما یعنی کیک شکلاتی حذف شده است و ما تنها به حرف تعریف یا آرتیکل اون رجوع کردیم که در زبان فارسی ما در بخش دوم هم باز اسم رو تکرار میکنیم اما این اتفاق در زبان آلمانی نمی افتد. مثلا برای مثال بالا در فارسی اینگونه می شود.
من یک کیک شکلاتی می خواهم.
من بالاخره یک کیک شکلاتی گرفتم.
و فعل bekommen به معانی زیر است :
گرفتن، غضب کردن، دریافت کردن ، مال خود کردن ، به زور گرفتن ، چیره شدن ، تسلط یافتن ، به دست آوردن ، کسب کردن
که این فعل در زمان گذشته کامل نیز به همین صورت bekommen می باشد یعنی فقط فعل haben ما که برای ساختن زمان گذشته کامل است صرف می شود.
اگر آشنا با زمان گذشته کامل نیستید، این جزوء رو مطالعه کنید ( دانلود کن )
Ich möchte ein Vollkornbrot
من یک نان کنجدی می خواهم
Ich habe eins bekommen
من یکی را گرفتم.
eins یعنی چی اینجا ؟
از آنجایی که Das Vollkornbrot حرف تعریف یا آرتیکلش das بود اون s اشاره به خنثی بودنش داره
پس برای مثال بالا ما در فارسی اینگونه میگیم : من یک نان کنجدی می خواهم، من یک نان کنجی را گرفتم. همانطور که در بالا هم گفتم ما بیشتر اوقات در جملاتمان برای اشاره کردن همچنان اسم رو در جمله بعدی تکرار می کنیم اما در زبان آلمانی اشاره به حرف تعریف اون کفایت میکند.
Ich möchte eine Brezel
من یک کلوچه می خواهم ( یک نان کوچک که شبیه 8 است )
Ich habe eine bekommen
من یکی را گرفتم.
همینطور برای keinen, keins, keine به همین شکل است.
Ich möchte einen Schokoladenkuchen
من یک کیک شکلاتی می خواهم
Ich habe noch keinen bekommen
من هنوز هیچی را دریافت نکرده ام.
در فارسی : من یک کیک شکلاتی می خواهم
من هنوز هیچ کیک شکلاتی را دریافت نکرده ام.
Ich möchte ein Vollkornbrot
من یک نان کنجدی را می خواهم
Ich habe noch keins bekommen
من هنوز هیچی را دریافت نکرده ام
در فارسی : من یک نان کنجدی می خواهم
من هنوز هیچ نان کنجدی را دریافت نکرده ام
Ich möchte eine Brezel
من یک کلوچه ی را می خواهم
Ich habe noch keine bekommen
من هنوز هیچی را دریافت نکرده ام.
در فارسی : من یک کلوچه می خواهم
من هنوز هیچ کلوچه ای دریافت نکرده ام
نکته : این هیچی را که در زبان آلمانی گفته میشه در واقع بر اساس آرتیکل اون هستش که تغییر میکنه و از اونجایی که ما در فارسی برای اسامی هیچ آرتیکلی نداریم بی معنی و مفهوم هستش اما در آلمانی اینگونه نیست مثلا keins این اشاره به این داره که هیچی را ، از یک اسم خنثی ، که ما چون این موضوع رو توی زبان فارسی نداریم پس کمی نا مفهوم هستش و برای همین است که مجبور هستیم در بخش دوم همچنان به خود همون اسم نیز رجوع کنیم.
نکته : چنانچه در زبان آلمانی ما در بخش اول جمله حرف تعریف یا آرتیکلی نداشته باشه اسممون برای رجوع به اون از کلمات welche, welcher, welches استفاده میکنیم.
welche برای اسامی مونث و جمع
welcher برای اسامی مذکر
welches برای اسامی خنثی
برای درک بهتر این جزوء رو مطالعه کنید ( دانلود کن )
Ich möchte Nussschnecken
من کیک بادامی میخواهم
Ich habe noch welche bekommen
من بالاخره کدام را می گیرم
تصویر Nussschenke
و همینطور برای meinen,meines و … که پس از مطالعه جزوء بالا می بایستی مشکلی در این زمینه دیگر نداشته باشید.
به تصویر بعدی توجه کنید :
که می بینید در اینجا باز هم اینگونه است، برای استفاده از اسمی که در بخش اول جمله آمده باشه تنها به آرتیکل اون رجوع می کنیم تا جمله دوم رو بسازیم
Ich brauche einen Löffel
?Bringst du mir bitte einen
من یک قاشقی را نیاز دارم
برای من لطفا یکی را می آوری ؟
Hier ist doch schon einer
اینجا که یکی است.
در فارسی : من یک قاشق نیاز دارم،
برای من یک قاشقی را می آوری ؟
اینجا که یک قاشق هست.
Ich brauche ein Messer
?Bringst du mir bitte eins
من یک چاقی را نیاز دارم
برای من لطفا یکی میاری ؟
Hier ist doch schon eins
اینجا که یکی هست.
در فارسی : من یک چاقو نیاز دارم
لطفا برای من یک چاقو می آوری ؟
اینجا که یک چاقو هست.
در این بخش از درس به مکالمات در رستوان اشاره داشته که می توانید تمام فایل های صوتی این درس رو در انتها دانلود کنید.
?Was darf ich Ihnen bringen
چه چیزی را اجازه دارم براتون بیاورم ؟
Ich nehme die Kürbiscremesuppe und den Rinderbraten
من یک سوپ کدو و اون گوشت گاو کباب شده را بر میدارم.
تصویر Kürbiscremesuppe
تصویر Rinderbraten :
.
اصطلاحات کاربردی :
?Ist hier noch frei
اینجا هنوز خالی هستش ؟ اینجا برای کسی نیست ؟ اینجا هنوز آزاد هستش ؟
Aber Sicher. Nehmen Sie doch Platz
خاطر جمع ، بفرمایید بنشینید.
?Ist der Platz noch frei
این مکان هنوز خالی هستش ؟
Nein, tut mir leid. Der Platz ist besetzt
نه ، متاسفم. اون مکان اشغال است. ( پر است )
?Haben Sie schon bestellt
شما سفارش داده اید ؟
?Was darf ich Ihnen bringen
چه چیزی را اجازه دارم براتون بیارم ؟
که در جواب دو سوال بالا می توانیم جواب های زیر را بدهیم.
Die Karte, bitte منو لطفا
Ich möchte bitte bestellen من می خواهم با اجازه سفارش بدهم
Nein, noch nicht نه ، هنوز نه
Ich nehme die Suppe bitte من آن سوپ را بر میدارم.
Ich möchte die Suppe, bitte من اون سوپ را می خواهم
Eine Gemüsesuppe, bitte یک سوپ سبزیجات لطفا
Verzeihen Sie عفو کنید ، شما ببخشید ، شما بزرگواری کنید
ist nicht frisch …
… تازه نیست.
ist tu kalt سرده
…Oh, das tut mir leid, Ich bringe Ihnen
اوه ، متاسفم، براتون میارم …
Zahlen, bitte می خواهم پرداخت کنم. لطفا
Die Rechnung, bitte صورت حساب لطفا
Ich möchte bitte bezahlen من می خواهم پرداحت کنم. لطفا
?Können wir bitte bezahlen می تونیم ما خواهشا پرداخت کنیم ؟
که بیشتر مواقع در رستوران های آلمان از شما پرسیده میشه
?Zusammen oder getrennt با هم یا جدا ؟
که این به این معنی هستش که همه رو یک نفر حساب میکنه ؟ یا اینکه هر کسی جدا جدا برای خودش رو پرداخت میکنه ؟
که اگه با هم باشه میگید Zusammen و اگر نه هر کسی برای خودش رو بخواهد پرداخت کنه میگید : Getrennt
و در جواب میگه : …Das macht این میشه …
Hier bitte. Stimmt so بفرمایید چیزی رو که می خواستید. درست بود ؟ که این درست بود به این معنی هستش که شما در فارسی پولی میدید به کسی و اون شمرده و در آخرین لحظه که شمارش تمام میشه سریع ازش می پرسید درست بود ؟
Das finde ich interessant به نظر من جالبه
Das finde ich seltsam به نظر من شگفت انگیزه
Bei uns gibt es das auch نزد ما هم اون همچنین وجود داره ( اینجا هم داریمش )
Bei uns gibt’s das nicht نزد ما اون وجود نداره ، ( اینجا نداریمش )
Bei uns ist das genauso نزد ما هم این دقیقا همینطوره
Bei uns ist das anders نزد ما اون یه جور دیگه است.
که در جملات بالا نزد ما می تونه این معنی هم داشته باشه که شما اهل یک کشور دیگه هستید و ازتون می پرسند مثلا رستوران توی ایران هم همینطوره که شما میگید Bei uns نزد ما یا سمت ما ، یا کشور ما ، محل ما و …
Da ist das ganz normal
آنجا این کاملا طبیعی است.
Komm doch rein. بیا داخل ، بیا توو
Für mich ein Bier, bitte برای من لطفا یک آبجو
Das ist aber lecker ولی این خیلی خوشمزه است.
?mir das Rezept geben دستور پخت اون غذا رو به من میدی ؟
Jetzt müssen wir aber gehen ولی الان ما باید برویم.
موفق باشید.