دروس ویدیویی – مورچه کوچک و شیر
فیلم آموزش زبان آلمانی
در این بخش از سایت آموزش زبان آلمانی میخواهیم با هم به فیلم داستان کوتاه آلمانی Die kleine Ameise und der Löwe مورچه کوچک و شیر بپردازیم
Es war einmal eine kleine Ameise, die im Wald lebte. Sie war bekannt dafür, sehr fleißig zu sein. Jeden Tag sammelte sie Essen für ihren Ameisenhaufen
روزی روزگاری یک مورچه کوچک بود که در جنگل زندگی می‌کرد. او به خاطر بسیار سخت‌کوش بودنش معروف بود. هر روز برای تپه مورچه‌ها غذا جمع می‌کرد.
Eines Tages traf sie einen Löwen, der verletzt war. Der Löwe hatte einen Dorn in seiner Pfote und konnte nicht laufen
یک روز او با شیری مواجه شد که زخمی شده بود. شیر خاری در پنجه‌اش داشت و نمی‌توانست راه برود
Die Ameise dachte kurz nach und beschloss, dem Löwen zu helfen. Obwohl sie klein war, kletterte sie mutig auf die Pfote des Löwen und zog den Dorn heraus. Der Löwe brüllte kurz vor Schmerz, aber dann lächelte er
مورچه کمی فکر کرد و تصمیم گرفت به شیر کمک کند. با اینکه کوچک بود، شجاعانه از پنجه شیر بالا رفت و خار را بیرون کشید. شیر از درد غرشی کرد، اما سپس لبخند زد.
Vielen Dank, kleine Ameise, sagte der Löwe. Du hast mir sehr geholfen. Wenn du jemals in Schwierigkeiten bist, werde ich dir helfen
شیر گفت: خیلی متشکرم، مورچه کوچک. تو خیلی به من کمک کردی. اگر روزی در دردسر بودی، من به تو کمک خواهم کرد
Die Ameise nickte und ging zurück zu ihrem Ameisenhaufen
مورچه سرش را تکان داد و به تپه مورچه‌ها برگشت.
Ein paar Tage später kam ein großer Vogel, um die Ameise zu fressen. Der Löwe sah das und jagte den Vogel weg. Die Ameise war gerettet
چند روز بعد پرنده بزرگی آمد تا مورچه را بخورد. شیر این را دید و پرنده را فراری داد. مورچه نجات پیدا کرد.
Von diesem Tag an waren der Löwe und die Ameise beste Freunde. Sie lernten, dass Größe und Stärke nicht immer wichtig sind. Mut und Freundlichkeit zählen mehr
از آن روز به بعد، شیر و مورچه بهترین دوستان هم شدند. آن‌ها یاد گرفتند که اندازه و قدرت همیشه مهم نیست. شجاعت و مهربانی ارزش بیشتری دارد
