انواع باز کردن در زبان آلمانی
سلام دوستان , در این درس از سری دروس Besser Deutsch میخواهیم باهم نگاهی داشته باشیم به انواع باز کردن در زبان آلمانی و یادبگیریم که هر فعل را در چه موقعیتی باید استفاده کنیم.
در زبان آلمانی برای “باز کردن” بسته به نوع شیء از افعال متفاوتی استفاده میشود و این افعال با توجه به موقعیت و کاربرد با یکدیگر متفاوت هستند. در این درس سعی شده است که ما به طور کامل این افعال را مورد بررسی قرار بدهیم.
öffnen فعل کلی ما برای باز کردن می باشد که برای هر چیز درب داری مورد استفاده قرار میگیرد.
Ich öffne die Tür
من آن درب (در) را باز میکنم
?Kannst du bitte das Fenster öffnen
تو میتوانی لطفا آن پنجره را باز کنی؟
Öffne bitte den Marker
لطفا آن ماژیک را باز کن
اما ما در همین زمینه فعل aufmachen را نیز داریم که خودمانی تر از öffnen است و به زبان ساده تر کوچه بازاری یا محاوره ای تر است.
Mach die Flasche auf
آن بطری را باز کن!
Ich mache den Rucksack auf
من آن کوله پشتی را باز میکنم.
فعل دیگری که در این زمینه می بایستی با آن آشنا شویم فعل aufschrauben می باشد.
وقتی از aufschrauben استفاده میکنیم که بخواهیم هر چیزی را که با پیچاندن باز میشود را باز کنیم.
مانند : شیشه مربا , بطری نوشابه , درب روغن موتور و حتی درب ماژیک پیچ دار
Ich schraube das Glas auf
من آن شیشه (آب) را با چرخاندن باز میکنم.
?Kannst du die Flasche aufschrauben
تو میتوانی آن بطری را ( دربش را ) با پیچاندن باز کنی؟
فعل دیگری که در همین زمینه می بایستی با آن آشنا شویم , فعل entkorken می باشد.
وقتی از فعل entkorken استفاده میکنیم که بخواهیم هر چیز چوب پنبه داری را باز کنیم.
Er entkorkt die Weinflasche
او (مذکر) دارد آن بطری شراب را ( چوب پنبه اش را ) باز میکند.
Ich habe die Flasche Champagner entkorkt
من آن بطری شامپاین را باز کردم.
?Kannst du bitte den Korken der Flasche entkorken
آیا تو میتوانی لطفا چوب پنبه آن بطری را باز کنی؟
فعل دیگری که در همین زمینه می بایستی با آن آشنا شویم , فعل aufdrehen می باشد.
وقتی از فعل aufdrehen استفاده میکنیم که بخواهیم چیزی را با چرخاندن باز کنیم.
توجه داشته باشید این با aufschrauben که برای بازکردن به شکل پیچاندن بود متفاوت است.
کاربرد aufdrehen برای باز کردن : شیر آب , درب های چرخشی و یا هر چیزی که سخت تر و بزرگتر است و با پیچاندن باز نمیشود بلکه با چرخاندن باز میشود. هرچند که خیلی اشکالی ندارد این دو را به جای هم استفاده کرد.
Ich drehe den Wasserhahn auf
من آن شیر آب را با چرخاندن باز میکنم
Er dreht das große Fass auf
او (مذکر) آن بشکه بزرگ را باز میکند.
Sie dreht das Ventil auf, um das Gas zuzulassen
او (مونث) آن شیر گاز را باز میکند تا جریان گاز برقرار شود.
گفتیم امروزه دیگر خیلی مهم نیست که مانند aufschrauben به aufdrehen نگاه کنیم.
Ich drehe die Wasserflasche auf
من درب آن بطری آب را باز میکنم.
فعل دیگری که در همین زمینه می بایستی با آن آشنا شویم , فعل abziehen یا abmachen می باشد.
وقتی از فعل abziehen یا abmachen استفاده میکنیم که بخواهیم روکش یا لایه محافظ را بکنیم.
یعنی درب ماست یا خامه را با کندن روکش روش باز کنیم.
Ich ziehe den Deckel vom Joghurt ab
من در ِ آن ماست را باز میکنم.
?Kannst du bitte den Deckel von der Milch abmachen
آیا تو میتوانی لطفا درب شیر را باز کنی؟
کاربردهای دیگر:
?Kannst du die Schutzfolie vom Handy abmachen
آیا تو میتوانی آن لایه محافظ اون گوشی موبایل را برداری؟
بازش کنی ازش
Er zieht die Haut von der Orange ab
او (مذکر) (با پوست کندن) آن پرتقال را باز میکند.
پوست آن پرتقال را میکند.
فعل بعدی ما aufploppen است و وقتی از آن استفاده میکنیم که بخواهیم درب قوطی نوشابه یا هر چیزی که با تق دادن باز میشود را باز کنیم 🙂
Die Dose ist plötzlich aufgeploppt
آن قوطی یک دفعه (یهو) تق باز شد.
Er hat die Flasche Bier aufploppen lassen
او (مذکر) آن بطری آب جو را با تق صدا دادن باز کرد.
فعل بعدی ما hochklappen یا aufklappen می باشد و وقتی از این دو استفاده میکنیم که بخواهیم درب لپ تاپ یا کاپوت ماشین یا درب های تاشو را باز کنیم.
Ich klappe den Laptop auf
من آن لپ تاپ را باز میکنم
یعنی درب بالای را بالا میکشم و بازش میکنم.
Sie klappte den Deckel des Koffers hoch
او (مونث) درپوش آن چمدان را بالا زد
با بالا زدن درپوش درب چمدان را باز کرد
Bitte klapp das Buch auf Seite 10 auf
لطفا صفحه ۱۰ آن کتاب را باز کنید.
فعل آخر ما باز کردنی است که با شکستن به وجود میاد مثل شکستن تخم مرغ یا آجیل و یا درب بسته ای که سخت باز میشود آنگاه باید از فعل aufschlagen استفاده کنیم.
Er schlägt das Ei auf
او (مذکر) آن تخم مرغ را میشکند و از هم باز میکند.
Sie schlägt die Schokolade auf, um sie zu teilen
او (مونث) شکلات را از هم باز کرد (شکست) تا آنرا تقسیم کند.
در همین زمینه افعال زیر نیز وجود دارند که ما به آنهای اشاره کردیم که کاربرد بیشتری دارند.
aufbrechen, knacken اینها نزدیک به aufschlagen می باشند.
به hochklappen و aufklappen نیز پرداختیم که به معنی باز کردن چیزی از وسط و بالا بردن سطح روی آن را نیز معنا میدهد مثل باز کردن کاپوت ماشین یا درب لپ تاپ
aufgehen, aufspringen lassen نیز نزدیک به معنی aufploppen می باشد که بازشدن چیزی با صدا یا پرتاب دربش معنی میدهد.
abschrauben نیز نزدیک به معنی aufschrauben و aufdrehen می باشد.