اصطلاح آلمانی : Ohne Fleiß kein Preis
نابرده رنج ، گنج میسر نمی شود
Nur wer sich bemüht hat Erfolg
فقط کسی که سعی و تلاش میکند ، موفقیت را به دست می آورد.
?Laura: Marie, lernen wir am Wochenende zusammen für die Klassenarbeit in Physik
!Marie: Lust habe ich keine, aber ich brauche dringend eine gute Note und… ohne Fleiß kein Preis
لئورا میگه : ماریی، در آخر هفته با هم تمرینات فیزیک را انجام بدهیم ؟
ماریی میگه : حس و حالش رو ندارم ، اما حتمی به یک نمره خوب نیاز دارم و از همه اینها گذشته ، کسی که سعی و تلاش نکند ، موفق نخواهد شد.
یا به شکل دیگر اینکه : نابرده رنج ، گنج میسر نمی شود ، مزد آن گرفت جان برادر که کار کرد
!Eigentlich habe ich keine Lust zu lernen, aber ohne Fleiß kein Preis
در واقع من حس و حال یادگیری را ندارم ، اما نابرده رنج ، گنج میسر نمی شود ?
اما بد نیست در این درس با اسم مذکر Der Fleiß و صفت fleißig نیز بیشتر آشنا بشویم
Der Fleiß یک اسم مذکر است
تلاش ، کوشش ، اهتمام ، همت ، سعی ، جدیت
Mit Fleiß
با سعی و تلاش ، با کوشش و جدیت
Dein Fleiß ist löblich
این پشتکار تو قابل تحسین است
Er hat die deutsche Sprache mit Fleiß gelernt
او با سعی و کوشش زبان آلمانی را یاد گرفت
fleißig یک صفت است
پرکار ، کوشا ، ساعی ، پشتکار ، پیوسته ، مدام ، مکرر ، پی در پی
Wenn du deutsch sprechen willst, muss du fleißig lernen
اگر می خواهی آلمانی صحبت کنی ، باید مدام و پی در پی یاد بگیری
Sie ist eine fleißige Schülerin
او یک دانش آموز کوشا است
دانش آموزی که سعی و تلاش زیاد میکند و پشتکار و جدیت در یادگیری نیز دارد.
Du musst fleißig deutsch lernen, sonst kannst du nie deutsch
تو باید مدام و پیوسته آلمانی یاد بگیری وگرنه عمرا بتونی آلمانی صحبت کنی
نکته : توجه داشته باشید که وقتی بخواهیم در زبان آلمانی بپرسیم تو می توانی آلمانی صحبت کنی ، آنگاه نیاز نیست که فعل sprechen یا reden را بکار ببریم بلکه فعل کمکی konnen کافیست.
?Kannst du deutsch
آلمانی می تونی؟
تو می توانی آلمانی صحبت کنی؟ یا آلمانی بلدی؟
Du musst fleißig spazieren gehen
تو باید به طور مداوم و پیوسته به پیاده روی بروی
این صفت در اصطلاح هم به کار میرود ، برای مثال :
Mein Mann war heute sehr fleißig
شوهرم امروز خیلی کار انجام داد یا خیلی پر کار بود
Er hat viel getan oder er hat viel erledigt
او خیلی کار انجام داد یا او خیلی کارها را به انتها برد
آموزش رایگان زبان آلمانی – مرتضی غلام نژاد
منبع : de.alemani.de