Das ist nicht mein Bier
در این درس از سری دروس ضرب المثل های آلمانی میخواهیم با هم به ضرب المثل Das ist nicht mein Bier این آبجوی من نیست پردازیم و با هم بررسی کنیم که این ضرب المثل آلمانی در چه موقعیت و مکان های قابل استفاده است و اصلا منظور از این آبجوی من نیست چیست!
Das ist nicht mein Bier
این آبجوی من نیست
در واقع منظور از این ضرب المثل آلمانی این است که : این موضوع به من ربطی ندارد – در واقع زمانی از این ضرب المثل استفاده میکنیم که میخواهیم پای خودمان را از یک موضوع یا مسئولیتی بیرون بکشیم یا خودمان را کنار بکشیم.
برای درک بیشتر به مثال های زیر توجه کنید :
Was er mit seinem Geld macht, ist nicht mein Bier
اینکه او با پولش چه کاری انجام میده ؛ به من ربطی ندارد
Lass mich da raus, das ist nicht mein Bier
من را درگیر نکن ؛ این به من ربطی ندارد
این ضرب المثل بر گرفته از فرهنگ نوشیدن آبجو در آلمان است ؛ جایی که افراد بر مالکیت چیزی تاکید میکنند.
پس هرگاه بخواهیم از یک موضوع یا مشکل کنار بکشیم و نشان بدهیم که علاقه ای به دخالت نداریم از این ضرب المثل میتوانیم استفاده کنیم : این ضرب المثل کمی نزدیک به مفهوم : این مشکل من نیست ؛ می باشد.
این ضرب المثل نشان دهنده عدم تمایل به درگیر شدن در مسائل دیگران است و گاهی به عنوان یک پاسخ ممحاوره ای برای فرار از مسئولیت به کار میرود.
Könntest du die E-Mails für mich beantworten? – Nein, das ist nicht mein Bier
میتوانی ایمیل ها را برای من جواب بدهی؟ – نه ؛ این کار من نیست ( به من مربوط نیست و وظیقه خودت است )
Warum sollte ich die Verantwortung übernehmen? Das ist nicht mein Bier
چرا باید مسئولیت را قبول کنم؟ این وظیفه من نیست
Die Nachbarn streiten sich ständig, Aber ehrlich gesagt, das ist nicht mein Bier
همسایه ها مدام دعوا میکنند. اما راستش این موضوع به من ربطی ندارد.
Warum kümmerst du dich um ihre Probleme? Das ist nicht dein Bier
چرا به مشکلات آنها رسیدگی میکنی؟ این مسئله تو نیست.
Meine Schwester hat wieder Streit mit ihrem Freund. Aber das ist nicht mein Bier
خواهرم دوباره با دوست پسرش دعوا کرده ؛ اما این موضوع به من مربوط نمیشود.
Der Chef hat gesagt, ich soll die Arbeit von anderen Kollegen machen. Aber das ist nicht mein Bier
رئیس گفته من باید کار همکاران دیگر را انجام بدهم. اما این وظیقه من نیست.
Die Abteilung IT hat Probleme mit ihren Servern. Aber das ist nicht unser Bier, wir sind die Marketingabteilung
بخش IT با سرورها مشکل دارد. اما این وظیفه ما نیست. ما بخش بازاریابی هستیم.
Ich arbeite im Vertrieb. Warum sollte ich mich um die Buchhaltung kümmern? Das ist nicht mein Bier
من در فروش کار میکنم. چرا باید به حسابداری رسیدگی کنم؟ این کار من نیست.
معادل ها و عبارت های مشابه
Das geht mich nicht an
این به من ربطی ندارد
Nich mein Problem
مشکل من نیست
Ich habe damit nichts zu tun
من ربطی به این موضوع ندارم
Das fällt nicht in meinen Zuständigkeitsbereich
این در حیطه مسئولیت من نیست
لطفا به این موضوع توجه داشته باشید که این عبارت ها و ضرب المثل ها را در مباحث جدی بکار نبرید. مثلا اگر کسی از شما کمک خواسته و شما با این عبارت پاسخ بدهید. ممکن است بی تفاپت یا بی مسئولیت به نظر برسید.
برای مثال می توان به طور دوستانه یا به شوخی از این ضرب المثل استفاده کرد:
Warum soll ich den Kaffe bezahlen? Ich habe nur Wasser getrunken. Das ist nicht mein Bier
چرا باید پول قهوه را پرداخت کنم؟ من فقط آب خوردم. این مسئولیت من نیست!
Wer bringt das Bier zur Party? Das ist nicht mein Bier
چه کسی آبجو را به مهمانی می آورد؟ این مشکل من نیست!
ضرب المثل یا عبارت Das ist nicht mein Bier یکی از عبارات محبوب در مکالمات روزمره آلمانی است که به راحتی می توان در موقعیت های اجتماعی و کاری استفاده کرد. این ضرب المثل به شما کمک میکند مسئولیت های غیر ضروری را رد کنید و مرزهای خود را مشخص کنید.