داستان Die kleine Maus und der große Löwe
در این بخش از پلتفرم آلمانی و سایت آموزش رایگان زبان آلمانی میخواهیم با هم به داستان کوتاه و آموزنده
Die kleine Maus und der große Löwe بپردازیم
داستان موش کوچک و شیر بزرگ
Eines Tages schlief ein großer Löwe im Wald. Eine kleine Maus lief versehentlich über ihn. Der Löwe wachte auf und packte die Maus mit seiner mächtigen Pranke
در جنگلی بزرگ، شیری مغرور و قوی زندگی میکرد. روزی شیر خوابیده بود که یک موش کوچک اشتباها از روی او پرید. شیر بیدار شد و موش را با پنجه قوی اش گرفت.
Löwe: Wie wagst du es, mich zu stören? Ich bin der König des Waldes
چطور جرات کردی مرا اذیت کنی؟ من سلطان جنگل هستم
Die Maus zitterte vor Angst und sagte
موش با صدای لرزان و ترسان گفت:
Bitte, lass mich los! Wenn du mich verschonst, werde ich dir eines Tages helfen
لطفا مرا آزاد کن! اگر مرا رها کنی ؛ یک روزی بهت کمک میکنم
Der Löwe lachte laut
شیر با صدای بلند خندید و گفت:
Du? Ein kleiner, schwacher Maus? Wie willst du mir helfen
تو؟ تو یک موش کوچک و ضعیف؟ چگونه میخواهی به من کمک کنی؟
Aber er war gut gelaunt und ließ die Maus frei
اما در کمال تعجب، شیر تصمیم گرفت او را رها کند.
Ein paar Tage später wurde der Löwe von einem Jäger gefangen. Er kämpfte, aber das Netz war zu stark. Er brüllte laut um Hilfe
Die Maus hörte das Brüllen des Löwen. Sie rannte schnell zu ihm. Mit ihren scharfen Zähnen kaute sie das Netz durch und befreite den Löwen
چند روز بعد، شیر در دام شکارچیان گرفتار شد. او فریاد میزد و تقلا میکرد، اما نتوانست از تور فرار کند. همان لحظه، موش کوچک که صدای او را شنیده بود، به کمک آمد. موش با دندانهای تیزش طنابهای تور را جوید و شیر را آزاد کرد.
Löwe: Ich hätte nie gedacht, dass du mir helfen könntest. Danke, kleiner Freund
شیر : هرگز فکر نمیکردم که تو بتونی به من کمک کنی ؛ ممنون دوست کوچک
Die Maus lächelte und sagte
موش خندید و گفت :
Maus: Kleine Freunde können große Taten vollbringen
موش : دوستان کوچک می توانند کارهای بزرگی انجام دهند!
پیام داستان
این داستان نشان میدهد که نباید کسی را بر اساس ظاهرش قضاوت کنیم. حتی کوچکترین و ضعیفترین موجودات نیز میتوانند نقش مهمی در زندگی ما داشته باشند. این داستان برای زبانآموزان سطح A2 تا B1 مناسب است و حاوی واژگان و عبارات پرکاربردی مانند Wie wagst du es و Ich hätte nie gedacht است.
واژگان مهم:
der Löwe (شیر)
die Maus (موش)
der Wald (جنگل)
das Netz (تور)
der Jäger (شکارچی)
helfen (کمک کردن)
عبارات مفید برای مکالمه:
Wie wagst du es چطور جرات کردی…؟
Bitte, lass mich los لطفا من را آزاد کن!
Ich hätte nie gedacht هرگز فکر نمیکردم…
گرامر:
استفاده از حالت Konjunktiv II در عبارات شرطی: Wenn du mich verschonst, werde ich dir eines Tages helfen
اگر من را آزاد کنی، روزی به تو کمک خواهم کرد.
برای درک بیشتر حالت اسمی Konjunktiv II می توانید درس زیر را مطالعه کنید
همچنین برای دسترسی به تمامی داستان های آلمانی می توانید از بخش زیر اقدام کنید
داستان های کوتاه آلمانی با ترجمه فارسی
رفتن به بخش داستان های آلمانی ( کلیک کنید )