
Auf dem Teppich bleiben
سلام دوستان , در این درس میخواهیم با هم به اصطلاح auf dem Teppich bleiben در زبان آلمانی بپردازیم و بررسی کنیم که در واقع این اصطلاح یا ضرب المثل چه کاربردهای میتواند داشته باشد.
Auf dem Teppich bleiben
Redewendungen machen die deutsche Sprache lebendig und farbig. Eine davon ist „auf dem Teppich bleiben“. Sie wird im Alltag oft verwendet, wenn jemand nicht übertreiben, realistisch bleiben oder sich nicht aufregen soll
اصطلاحات، زبان آلمانی را زنده و رنگارنگ میکنند. یکی از آن ها «auf dem Teppich bleiben» است. این اصطلاح در زندگی روزمره زیاد استفاده میشود، وقتی میخواهیم بگوییم کسی نباید اغراق کند، باید واقع بین باشد یا خود را کنترل کند.
Eine kleine Geschichte
Verflixt und zugenäht, ruft Sonja zornig und stampft hart mit dem Fuß auf den Boden. Sie steht wieder einmal vor ihrem Radio und drückt wild auf die vielen Knöpfe. Seit Wochen ist der Empfang gestört und es rauscht nur
Wütend läuft Sonja ins Wohnzimmer und sagt zu ihrem Vater: Wenn dieses Radio noch einmal rauscht, werfe ich es in den Müll
Ihr Vater schaut auf und sagt: Jetzt bleib mal auf dem Teppich, junge Dame! Das Radio kann doch nichts dafür
Sonja wundert sich: Was hat denn der Teppich mit ihrem Radio zu tun
قبل از ترجمه این داستان کوتاه نیاز هست که با اصطلاح Verflixt und zugenäht نیز آشنا بشیم. در واقع این اصطلاح را میتوانیم در فارسی اینگونه ترجمه کنیم:
آه لعنتی!
وای خاک بر سرم!
لعنت بر شیطان!
لعنت خدا بر شیطان!
ای بابا, این دیگه چه کوفتیه!
آخ, بدبخت شدیم رفت!
و کلی اصطلاح دیگه در همین زمینه که ما در فارسی داریم.
اما کاربرد Verflixt und zugenäht چیه؟
وقتی کسی خیلی خیلی عصبانی یا کلافه میشه مثلا از دست کسی یا از چیزی که روی مخش بوده, حالا برای اینکه نخواهد فحش های رکیک بده یا به قول خودمون جلوی خودش یا دهانش رو بگیره و بی ادب نباشه از این اصطلاح استفاده میکنه!
ترجمه داستان کوتاه
لعنت خدا بر شیطان ! سونیا با عصبانیت فریاد زد و محکم پایش را به زمین کوبید. او دوباره جلوی رادیویش ایستاده بود و دیوانه وار دکمه ها را فشار میداد. چند هفته بود که گیرنده خراب بود و فقط صدای خشخش شنیده میشد.
عصبانی به اتاق نشیمن دوید و به پدرش گفت: اگه این رادیو یه بار دیگه خش خش کنه، میندازمش توی سطل آشغال!
پدرش نگاهش کرد و گفت: یه کم روی زمین بمون، دختر خانم! تقصیر رادیو نیست.
سونیا با تعجب فکر کرد: این فرش چه ربطی به رادیوی من داره؟
Bedeutung – معنی
Die Redewendung “auf dem Teppich bleiben” bedeutet
Realistisch bleiben, nicht abheben
Ruhig bleiben, auch wenn etwas schiefgeht
اصطلاح «auf dem Teppich bleiben» یعنی:
واقع بین ماندن و خیال پردازی نکردن.
آرامش خود را حفظ کردن، حتی وقتی مشکلی پیش میآید.
Beispiele – مثالها
Bleib mal auf dem Teppich, das ist viel zu teuer für uns
یه کم واقع بین باش، این برای ما خیلی گرونه.
Er träumt von einer Luxusvilla. Ich habe ihm gesagt, er soll auf dem Teppich bleiben
اون رویای یه ویلای لوکس داره. بهش گفتم واقع بین باشه.
Wir müssen bei diesem Projekt auf dem Teppich bleiben und realistische Ziele setzen
ما باید توی این پروژه واقع بین باشیم و هدف های عملی تعیین کنیم.
Wenn jemand auf dem Teppich bleibt, ist er gefasst
وقتی کسی واقع بین بمونه، یعنی خونسرد و مسلطه.
Auch wenn alles gut läuft, solltest du auf dem Teppich bleiben
حتی وقتی همه چیز عالی پیش میره، باید واقع بین بمونی.
نتبجه گیری
با توجه به توضیحات این درس از اصطلاحات آلمانی حال میتوانیم بگوییم که اصطلاح آلمانی auf dem Teppich bleiben در فارسی میتواند معانی زیر را بهمراه داشته باشد:
1. وقتی بخواهیم که کسی آرامش خودش را حفظ کند و زود عصبانی نشود:
- خونسرد باش
- از کوره در نرو
- خودتو کنترل کن
- جوگیر نشو
2. وقتی بخواهیم به کسی بگیم: فروتن باش و الکی مغرور نشو
- خاکی باش
- از خودت زیاد مطمئن نباش
و در نهایت Bevor du etwas Großes planst, bleib auf dem Teppich قبل از اینکه چیزی بزرگ ( ایده های فانتزی ) برنامه ریزی کنی, واقع بین باش!
Viel Erfolg موفق باشی!