
Aus allen Wolken fallen
سلام دوستان , در این درس از اصطلاحات و ضرب المثل های آلمانی , میخواهیم با هم به ضرب المثل aus allen Wolken fallen در زبان آلمانی بپردازیم و همچنین با مثال در جمله با کاربردهای آن بیشتر آشنا شویم.
Aus allen Wolken fallen
Oje, bloß nicht verletzen beim Fall aus den Wolken! Was es mit der Redewendung „aus allen Wolken fallen“ auf sich hat, verraten wir euch hier
ای وای! فقط موقع افتادن از ابرها مواظب باشیم آسیب نبینیم!
اینجا برایتان توضیح میدهیم که اصطلاح «aus allen Wolken fallen» چه معنایی دارد.
Wenn man „aus allen Wolken fällt“, gelangt man aus der Fantasiestadt Wolkenkuckucksheim zurück in die Wirklichkeit
وقتی کسی «از همه ی ابرها سقوط میکند»، در واقع از شهر خیالی Wolkenkuckucksheim به دنیای واقعی باز میگردد.
ما در فارسی میتوانیم اصطلاح یا ضرب المثل „aus allen Wolken fallen“ اینگونه در فارسی معنا کنیم:
خیلی شگفت زده شدن و کاملا مبهوت شدن
خشکم زد!
خیلی شوکه شدم!
باورم نمیشد!
شاخ در آوردن!
و هر اصطلاحی که ما در فارسی میتوانیم در شرایط زیر بیان میکنیم:
بیش از انداره به خاطر یک اتفاق غیر منتظره , غافلگیر شدن
Aus allen Wolken fallen از کجا به زبان آلمانی اضافه شد؟
In seiner Komödie “Die Vögel” schrieb der Grieche Aristophanes von einer Stadt namens Wolkenkuckucksheim. Diese Fantasiestadt liegt in den Wolken. Jemand der aus den Wolken fällt, gelangt also von der Traumwelt zurück in die Wirklichkeit. Heutzutage benutzt man diese Redewendung, um auszudrücken, wie überrascht man von der Wirklichkeit ist. Da man selbst eine ganz andere Vorstellung hatte. Zum Beispiel stellt Hannah fest, dass sie gar nicht so schlecht in Sport ist, wie sie dachte
Hannah kann gar nicht mehr aufhören zu grinsen. Niemals hätte sie gedacht, dass ihr Einsatz im Unterricht mit einer Zwei belohnt wird
در کمدی «پرندگان»، یونانی آریستوفان از شهری به نام Wolkenkuckucksheim (شهر خیالی در میان ابرها) نوشته است. این شهر خیالی در ابرها قرار دارد. هر کسی که از ابرها سقوط کند، در واقع از دنیای رویا به دنیای واقعی باز میگردد.
امروزه از این اصطلاح برای بیان شگفت زدگی از واقعیت استفاده میشود، زیرا فرد تصور دیگری داشته است.
برای مثال: هانا متوجه میشود که در ورزش آنقدرها هم بد نیست که فکر میکرد.
او نمیتواند لبخند از صورتش پاک کند. هرگز فکرش را نمیکرد که تلاشش در کلاس با نمره دو (B) پاداش داده شود.
مثال های کاربردی
Als ich den Preis der Wohnung hörte, bin ich aus allen Wolken gefallen
وقتی قیمت آپارتمان را شنیدم، خشکم زد. (پرهام ریخت 😀 )
Sie fiel aus allen Wolken, als sie die Wahrheit erfuhr
وقتی حقیقت را فهمید، کاملاً شوکه شد.
Ich bin aus allen Wolken gefallen, als er plötzlich kündigte
وقتی او ناگهان استعفا داد، خیلی شگفت زده شدم
از اینکه او استعفا داد خیلی شوکه شدم و به هیچ عنوان فکرش رو نمیکردم که اینکار رو انجام بده
Tom fiel aus allen Wolken, als seine Freundin Schluss machte
وقتی دوست دخترش رابطه را تمام کرد، کاملاً غافلگیر شد.
Wir sind aus allen Wolken gefallen, als wir die Rechnung sahen
وقتی ما صورت حساب را دیدیم، شوکه شدیم. (پرهامون ریخت 😀 )
Sie fiel aus allen Wolken, als sie die Note in Mathe bekam
وقتی نمره ریاضی اش را گرفت، حسابی جا خورد.
Ich bin aus allen Wolken gefallen, als er plötzlich vor der Tür stand
وقتی ناگهان جلوی در ظاهر شد، غافلگیر شدم.
Die Eltern fielen aus allen Wolken, als sie die Nachricht hörten
والدین وقتی خبر را شنیدند، حسابی شوکه شدند.
Er fiel aus allen Wolken, als er das Geschenk sah
وقتی هدیه را دید، از خوشحالی شاخ در آورد!
Ich fiel aus allen Wolken, als ich die Diagnose bekam
وقتی تشخیص بیماری را شنیدم، انگار از همه ابرها سقوط کردم. (باورم نمیشد!)