erforderlich
سلام دوستان , در این درس میخواهیم باهم به erforderlich و کاربرد آن در زبان آلمانی بپردازیم و همچنین با مثال در جملات با نحوه استفاده آن بیشتر آشنا شویم.
صفت erforderlich
erforderlich می تواند معانی زیر را بهمراه داشته باشد:
لازم، ضروری، مورد نیاز
این صفت در آلمانی بیشتر در متن های رسمی، اداری، دانشگاهی، قوانین و نامه های رسمی استفاده می شود.
کاربردهای erforderlich
- وقتی یک چیز باید باشد تا یک کار انجام شود؛ بدون این چیز، کار ممکن نیست.
- در متن های قانونی، اداری و شرکتی خیلی رایج است.
- معمولاً همراه با عبارت های زیر استفاده میشود:
- es ist erforderlich … این لازم است …
- wenn erforderlich … در صورت لزوم (حتما اگر لازم است)
- alle erforderlichen Unterlagen تمام مدارک لازم
- erforderliche Maßnahmen اقدامات لازم
- falls erforderlich در صورت لزوم (همراه با شک و تردید. شاید لازم باشد شاید هم نه)
مثال های erforderlich
| جمله آلمانی | ترجمه فارسی |
|---|---|
| Es ist erforderlich, alle Dokumente mitzunehmen | ضروری است که همه مدارک را با خود ببرید. |
| Wenn erforderlich, können wir zusätzliche Informationen schicken | اگر لازم باشد، می توانیم اطلاعات اضافی ارسال کنیم. |
| Für die Anmeldung ist ein gültiger Pass erforderlich | برای ثبت نام یک پاسپورت معتبر لازم است. |
| Ich habe alle erforderlichen Schritte schon gemacht | تمام مراحل لازم را انجام داده ام. |
| Sind noch weitere Unterlagen erforderlich | آیا مدارک دیگری لازم هستند؟ |
| Es ist nicht erforderlich, persönlich vorbeizukommen | لازم نیست حضوری بیایید. |
| Welche Qualifikationen sind für diese Stelle erforderlich | چه صلاحیت هایی برای این شغل لازم هستند؟ |
| Eine Anmeldung ist nicht erforderlich | ثبت نام لازم نیست. |
| Die erforderliche Software ist schon installiert | نرم افزار لازم قبلاً نصب شده است. |
| Es sind weitere Maßnahmen erforderlich | اقدامات بیشتری لازم است. |
ترکیبهای رایج با erforderlich
- erforderliche Dokumente = مدارک لازم
- erforderliche Zeit = زمان لازم
- erforderliche Schritte = مراحل لازم
- erforderliche Daten = داده ها/اطلاعات لازم
- erforderlicher Betrag = مبلغ لازم
- falls erforderlich = در صورت نیاز
صفات مشابه با erforderlich
| صفت | معنی | تفاوت معنایی |
|---|---|---|
| notwendig | ضروری / لازم | رایج تر از erforderlich و کمتر رسمی |
| nötig | لازم | بیشتر در مکالمه روزمره |
| verpflichtend | اجباری | معنی «اجباری» دارد، قوی تر از erforderlich |
مقایسه رسمی بودن
| سطح رسمی بودن | صفت |
|---|---|
| بسیار رسمی، اداری | erforderlich |
| رسمی و معمولی | notwendig |
| روزمره | nötig |
مثال مقایسه ای
| آلمانی | فارسی |
|---|---|
| Es ist erforderlich, alle Formulare einzureichen | لازم است همه فرم ها را ارائه کنید. (رسمی) |
| Es ist notwendig, dass du mehr lernst | ضروری است که بیشتر درس بخونی. |
| Ist das wirklich nötig | واقعاً لازم است؟ (محاورهای) |