
فعل zeigen بهمراه پیشوندهای آن
سلام دوستان , در این درس میخواهیم به فعل zeigen بهمراه پیشوندهای آن در زبان آلمانی بپردازیم و همچنین کاربردهای مهم این فعل را نیز مورد بررسی قرار بدهیم.
در واقع ما میخواهیم در این درس به افعال زیر بپردازیم:
zeigen, anzeigen, aufzeigen, vorzeigen, herzeigen, darzeigen, bezeigen
من پیش تر ها در یک درس جدا به فعل zeigen پرداخته بودم که می توانید آنرا از لینک زیر مطالعه کنید:
فعل zeigen
فعل zeigen در فارسی به معنی: نشان دادن یا ارائه کردن است که در درس بالا به طور کامل آنرا مورد بررسی قرار داده ایم.
چند مثال کاربردی :
Er zeigt mir sein neues Fahrrad
او دوچرخه جدیدش را به من نشان میدهد
? Kannst du auf der Karte zeigen, wo du wohnst
میتوانی روی نقشه نشان بدهی کجا زندگی میکنی؟
Sie zeigte ihm ein altes Foto
او یک عکس قدیمی را به او نشان داد
Die Ergebnisse zeigen eine positive Entwicklung
نتایج یک روند مثبت را نشان میدهند
فعل anzeigen
گزارش دادن (مثلاً به پلیس)، اعلان کردن (مثلاً خطا در کامپیوتر)
Ich möchte den Diebstahl bei der Polizei anzeigen
میخواهم دزدی را به پلیس گزارش کنم
Der Computer zeigt eine Fehlermeldung an
کامپیوتر یک پیام خطا نمایش میدهد
نکته گرامری:
anzeigen یک فعل جداشدنی (trennbares Verb) است: در جمله اصلی zeige … an، در جمله با مصدر یا آخر جمله anzuzeigen یا angezeigt
Er hat den Betrug bei der Polizei angezeigt
او تقلب را به پلیس گزارش داد
Die Uhr zeigt die genaue Zeit an
ساعت زمان دقیق را نشان میدهد
Die App zeigt neue Nachrichten an
اپلیکیشن پیامهای جدید را نمایش میدهد
Der Fahrer wurde wegen zu schnellen Fahrens angezeigt
راننده به دلیل سرعت زیاد گزارش شد
فعل aufzeigen
روشن کردن، توضیح دادن چیزی که قبلاً پنهان یا نامعلوم بوده
Die Studie zeigt die Probleme des Systems auf
این مطالعه مشکلات سیستم را آشکار میکند
Die Studie zeigt neue Risiken auf
این مطالعه خطرات جدید را آشکار میکند
Er hat in der Präsentation die Probleme klar aufgezeigt
او در ارائه مشکلات را به وضوح آشکار کرد
Wir müssen die Vorteile dieses Plans aufzeigen
ما باید مزایای این طرح را نشان دهیم
Das Buch zeigt die sozialen Ungerechtigkeiten auf
این کتاب بیعدالتیهای اجتماعی را آشکار میکند
فعل vorzeigen
ارائه دادن چیزی برای بررسی (مثل مدرک، بلیط)
Bitte zeigen Sie Ihren Ausweis vor
لطفاً کارت شناسایی خود را نشان دهید
Bitte zeigen Sie Ihr Ticket vor
لطفاً بلیط خود را ارائه دهید
Am Eingang musste ich meinen Ausweis vorzeigen
در ورودی باید کارت شناساییام را نشان میدادم
Er konnte beim Test gute Ergebnisse vorzeigen
او توانست نتایج خوبی در آزمون ارائه کند
Du musst beim Vorstellungsgespräch dein Zertifikat vorzeigen
باید در مصاحبه کاری مدرکت را نشان بدهی
فعل herzeigen
چیزی را از نزدیک برای دیدن آوردن یا به رخ کشیدن
Komm, zeig her, was du gekauft hast
بیا، نشان بده چی خریدی
نکته : در زبان محاورهای بیشتر استفاده میشود
Zeig her, was du gebastelt hast
نشان بده چی ساختی
Er zeigte stolz sein neues Handy her
او با افتخار موبایل جدیدش را به نمایش گذاشت
?Kannst du mal dein Tattoo herzeigen
میتوانی خالکوبیات را نشان بدهی؟
Sie zeigt immer gerne ihre Kunstwerke her
او همیشه با خوشحالی آثار هنری خود را به نمایش میگذارد
فعل darzeigen
(به صورت رسمی) شرح دادن، تبیین کردن
In seinem Bericht hat er die Ergebnisse dargezeigt
او در گزارشش نتایج را توضیح داده است
نکته : darzeigen کمتر رایج است و رسمی تر است
Er zeigte im Bericht die Schwächen des Projekts dar
او در گزارش ضعفهای پروژه را شرح داد
Die Professorin hat die Theorie ausführlich dargezeigt
استاد نظریه را به طور کامل توضیح داد
In seiner Rede zeigte er die wirtschaftlichen Probleme dar
او در سخنرانی خود مشکلات اقتصادی را شرح داد
Das Buch zeigt die geschichtlichen Zusammenhänge klar dar
این کتاب ارتباطات تاریخی را به طور واضح شرح میدهد
فعل bezeigen
ادای احترام یا ابراز احساسات نسبت به کسی
Er bezeigte ihr seinen Respekt
او احترام خود را به او ابراز کرد
Die Schüler bezeigten dem Lehrer großen Respekt
دانشآموزان احترام زیادی به معلم ابراز کردند
Bei der Zeremonie bezeugten viele Gäste ihre Anteilnahme
در مراسم، مهمانان زیادی همدردی خود را ابراز کردند
Er bezeigte seine Dankbarkeit mit einem Geschenk
او سپاسگزاری خود را با یک هدیه ابراز کرد
Sie bezeigte ihm ihre Unterstützung
او حمایت خود را به او نشان داد
جمع بندی کلی :
anzeigen گزارش دادن -> یک فعل جداشدنی است
aufzeigen آشکارا کردن -> یک فعل جداشدنی است
vorzeigen ارائه دادن -> یک فعل جداشدنی است
herzeigen نشان دادن چیزی از نزدیک -> یک فعل جداشدنی است
darzeigen توضیح دادن رسمی -> یک فعل جداشدنی است
bezeigen ابراز احساسات کردن -> یک فعل جداشدنی نمی باشد
پگاه
من عاشق این مدل تدریسم