
نگاهی به فعل sein در زبان آلمانی
سلام دوستان, در این درس میخواهیم با هم نگاهی به فعل sein در زبان آلمانی داشته باشیم و همچین پیشوندها و صفاتی که می توانند با این فعل ترکیب شوند را نیز مورد بررسی قرار بدهیم
sein به معانی بودن است و یکی از افعال بیقاعده (unregelmäßige Verben) و مهمترین فعل در زبان آلمانی است.
اجازه بدید با صرف این فعل در زمان حال شروع کنیم:
ich bin
du bist
er/sie/es ist
sind wir
seid ihr
sind sie/Sie
چند مثال با فعل sein
Ich bin müde
من خسته هستم
Du bist nett
تو مهربان هستی
Er ist Lehrer
او (مذکر) معلم است
Wir sind zu Hause
ما در خانه هستیم
Sie sind Freunde
آنها دوست هستند
فعل sein خودش پیشوند نمیپذیرد، اما در ترکیب با برخی پیشوندها یا در ساختارهایی با افعال دیگر، نقش مهمی دارد. در اینجا به چند فعل ترکیبی مهم میپردازیم که از ریشه sein ساخته شدهاند:
versein (رایج نیست – فقط در ترکیبات شاعرانه یا طنز استفاده میشود)
🚫 این واژه بهصورت رسمی در زبان معیار استفاده نمیشود. پس از آن عبور میکنیم.
dasein – حضور داشتن / وجود داشتن
da + sein = آنجا بودن، حضور داشتن
Ich bin für dich da
من برای تو اینجا هستم.
Niemand war gestern da
هیچکس دیروز آنجا نبود.
?Ist der Lehrer schon da
آیا معلم حاضر است؟
Wir sind immer für euch da
ما همیشه برای شما حضور داریم.
Er ist nicht mehr da
او دیگر حضور ندارد / دیگر اینجا نیست.
abwesend sein – غایب بودن
abwesend = غایب ← صفتی که همراه “sein” میآید
Sie ist heute abwesend
او امروز غایب است.
?Warum bist du so abwesend
چرا اینقدر حواست پرت است؟
Viele Schüler waren abwesend
دانشآموزان زیادی غایب بودند.
Er scheint gedanklich abwesend zu sein
او به نظر میرسد ذهنش جای دیگری باشد.
Der Chef ist zurzeit abwesend
رئیس در حال حاضر حضور ندارد.
anwesend sein – حاضر بودن
anwesend = حاضر ← صفتی که با “sein” استفاده میشود
Alle Studenten sind anwesend
همه دانشجویان حاضر هستند.
?Ist der Direktor anwesend
آیا مدیر حضور دارد؟
Nur fünf Personen waren anwesend
فقط پنج نفر حاضر بودند.
Ich bin beim Meeting anwesend
من در جلسه حضور دارم.
Er war gestern nicht anwesend
او دیروز حاضر نبود.
bereit sein – آماده بودن
bereit = آماده ← صفتی همراه با sein
Ich bin bereit
من آمادهام.
?Bist du bereit für das Abenteuer
آیا برای ماجراجویی آمادهای؟
Wir sind bereit zu starten
ما آمادهایم برای شروع
Er war nicht bereit zu reden
او آماده صحبت کردن نبود.
Sie ist bereit, dir zu helfen
او آماده است به تو کمک کند.
sein فعل پایه بودن است و در ساخت بسیاری از جملات اساسی به کار میرود.
افعالی مثل dasein، abwesend sein، anwesend sein، bereit sein ساختارهایی هستند که معنای دقیقتری از بودن را منتقل میکنند.
این ساختارها اغلب با صفتها یا قیدها ترکیب میشوند.